مژده: معرفی محصول جدید

سلام خانم دکترعزیز
من 38سالمه وبا وجود تحصیلات بالا، هوش و زیبایی خیره کننده وبه نظر خودم و اطرافیان اخلاق خوبی دارم واهل دوستی با اقایون
هم نیستم و با اینکه از 15 سالگی خواستگار داشتم واز 22 سای خیلی دوست داشتم ازدواج کنم با این احوال هنوز مجردم از سن 30 خواستگار قابل تاملی نداشتم ودومورد هم که به نظر خوب میومد دیگه نیومدن و این استرس زیادی به من وارد کرده که باعث افزایش وزنم شده وضعیت موجود برای من غیر قابل باوره و فکر نمی کردم اینجوری بشه من که توی مدرسه و دانشگاه شاگرد اول بودم و مسیله های سخت رو حل میکردم حالا توی مسیله ازدواج موندم و نمیتونم حلش کنم از فروردین پارسال با سایت شما اشنا شدم قبلش نا امید شده بودم تمرینات کتاب رو دو بار انجام دادم البته کامل انجام ندادم مرتبا به خودم امید میدادم در این مدت چند خواستگار پیدا شد اما شرایط مد نظرمو نداشتن و دو نفرشون صرف نظر از سایر شرایط سنشون نزدیک 50 بود که ظاهر پیری داشتن و در دیدار اول به شدت جا خوردم وقتی سوال کردم چرا تا حالا ازدواج نکردین ناراحت شدن ایا پرسیدن این سوال از اقایی که نزدیک 50 سال داره نادرسته؟ سوال بعدی اینه که چرا من خواستگار دلخواهم رو نداشته و ندارم؟

سلام به دكترآناي عزيزم
من 37سالمهمجردم ولي چهرم زير 30سال اكثرا تشخيص ميدن از قد و اندام خوب و تناسب اندام هم برخوردارم كه وجه اقايان رو هم معمولا به خودش جلب ميكنه -ولي چون دختر مغروري هستم اجازه ورود ب حريم شخصي رو پيدا نميكنن برخلاف خواسته شون - از 13سالگي خواسگار داشتم كه نوه عمع ام بود اولينش - و هنوزم جاري هستن و ميشه گفت در موقغيت خوب قرار دارند ولي نميدونم چرا هنوزازدواجم صورت نگرفته - البته نيمي برميگرده به مسايل شخصي و نيمي خانوادگي و نيمي هم روزمرگيها - بهر حال دختري شاد و اجتماعي با روابط عمومي بالايي هستم كه خيلي زود توجه اطافيان را به خودم جلب ميكنم هميشه - مدت يكسال هست كه درتهران به تنهايي زندگي ميكنم و خانواده ام در شهرستان هستن - تو يه شركت خصوصي حسابدارم و در تلاش و تكاپو هستم براي كسبدرامد بيشتر - شغل دوم - و شركت در كلاسهاي موفقيتي كسب مهارتها و اموزشهايي كه براي حال و اينده ام ددارم سرمايه گذاري ميكنم - خب دكترجان برم سر اصل مطلب
به مدير عاملم علاقه مندم كه سه سال از من كوچكتره و پسري نجيب متشخص وداراي خانواده اصيل و ابرومند هست - و ميشه گفت به ايده آلهاي من نزديكه - و كماكان ايشون هم به من توجه داره البته هر دو در زمينه كاري با هم در ارتباطيم و كاملا بهم احترام ميذاريم و هنوزهيچگونه حرف و مطلب احساسي بينمون ردوبدل نشده - ولي من واقعا دوست دارم ايشون جزء خواستگارهاي من باشه و در زمينه ازدواج با هم گفتمان كنيم
ضمن اينكه من هم بدليل حفظ شخصيت و ارزشهايي كه دارم هيچگونه جلب توجهي تو اين مدت نكردم جز احترام و توجه به موقع ب درخواستهاي كاري ايشون .
به نظرتون چگونه ميتونم بيشتر جذبش كنم به سمت خودم ؟؟؟

1- مشکل من تنها این نیست که مورد مناسبی ندارم . مشکل بزرگترم اینه که مورد مناسبی نمیشناسم . خیلی خیلی کم پیش میاد که فکر کنم اگر این آدم به من پیشنهاد بده برای من جذابه. الان موردهای 7-8 سال پیشی رو که پیشرفت کردن متوجه میشم مناسب بودن.


2-چطور نا امید نشیم گیس گلابتون جان ؟

وقتی تو حوزه کار و موقعیت اجتماعی با برنامه ریزی پیشرفت میکنی اما با وجود تمارین ازدواج مثل آب خوردن است و استفاده از راهکاری های مختلف راه به جایی نمیبری نا امید میشی...
یا بهتر بگم این در مورد من صدق میکنه
به عنوان آدمی که تخصص سرمایه گذاری و مالی داره پول دوستمه و از اینکه کسی از پول خوشش بیاد بدم نمیاد . اما این اخیرا حس میکردم گیس گلابتون هم این کار تجارتشه و خب خرید محصولات بیشتر برای تو موثر نیست و تو اون قسمت از جزء خطا هستی و....
3- آیا ممکنه تغییر محیط زندگی ( مهاجرت از کشور) در کنار عواید دیگه اش کیس های مناسبی جلوی راه آدم قرار بده ؟
انقد که فکر میکنم شاید با مهاجرت علاوه بر عوایدش تو سایر ابعاد زندگی بتونم با آدمهای بیشتری مواجه بشم و کیس به درد بخور خودم رو بیابم...

سلام اناهیتای عزیزم
سمیرا 28 ساله هستم،یه سواالی داشتم که بسیار ذهنم رو درگیر کرده و حتی ممکنه کاری دست
خانواده مذهبی دارم و اعتقادات خاص خودشون رو دارند و موافق به اشنایی طولانی مدت دختر و پسر نیستند مگر کوتاه مدت و سالم و به قصد ازدواج
من قبلا تمرینات ازدواج مثل اب خوردن اسان است رو انجام دادم و تقریبا خواستگار دارم
مشکلی که الان باهاش روبرو هستم اینه که خواستگارهایی که از طریق سنتی به من معرفی میشوند اصلا موردهای خوبی نیستند یا به قول خودت بی نهایت زاقارت
ولی پیشنهادهای دوستی که دریافت میکنم پسرهایی هستند مطابق با خواسته های من و ایده ال و خیلی خوب از نظر خودم
ولی عیب کار اینجاست که همه این اقایون که تمایل به دوستی دارند از همون اول نشون میدن که قصدشون رابطه هم هست که همو ببوسیم یا بغل ،حتی یکیشون میگفت باهم دوست باشیم رابطه جنسی کامل هم داشته باشیم و دیدیم مطابق میل هم بودیم ازدواج میکنیم.
من از طرفی تمایل به دوستی این چنینی با پسرهارو با این اوضاع و احوالات ندارم از طرفی هم خواستگارهای سنتی رو نمیپسندم،بعضی دوستان هم بهم میگن چرا اینقدر خودتو محدود میکنی الان دوره زمونه عوض شده تو هم نیازهایی داری برو و عشق و حال کن بعد هم ازدواج نکردین مشکلی نداره فوقش میری با یکی دیگه ازدواج میکنی
ممنونم میشم راهنماییم کنین

سلام خانم دکترنازنین
من در همایش زن جذاب شرکت کرده بودم و خیلی چیزها ازتون یاد گرفتم. یکی اش هم اینکه با خودم مثل ملکه رفتارکنم.
راستش یک اقایی از طرف یکی از اشنایان برای ازدواج به من معرفی شدند. ایشون ۳ سال پیش طلاق گرفته بودن و از لحاظ وضع مالی در شرایط بسیار خوبی قرار دارن.
باراول که تماس گرفتن ٬ میگفتن همین الان بیا ببینمت. من نرفتم و برای ۳ روز بعد قرار گذاشتیم. که ایشون به دلیل کاری کنسل کردن و بعد از قرار دوباره اصرار داشت همین الان بیا حداقل چند دقیقه ببینیم هم رو. بعد از عذرخواهی ایشون٬ برای هفته بعد قرار گذاشتیم که باز به دلیل کاری کنسل کردن والبته خیلی عذرخواهی کردن ولی باز بعد از زمان ملاقات اصرار به برگزاری جلسه فوری و اینکه چند دقیقه در ماشین میشینیم و دور میزنیم و .....
من نپذیرفتم. ایشون به خانم معرف زنگ زدند و حسابی چقلی کردن که بعد دوهفته که وقت تلف کرده حتی نمیاد ببینمش و قرار رو کنسل میکنه و ....
البته یک اس ام اس هم به خودم دادن که فروتن باش و ادم بالاتر از تپ خیلی هست و من ۲ بار بد قولی کردم کاری بوده در زندگی بارها پیش میاد و ....

ایا من برم و این اقا رو ببینم؟؟؟ یا کلا کنسل کنم؟؟

سلام گیس گلابتون
چه قدم بزرگی برداشتید که این پست رو گذاشتید چون من هم به مشکلی تو مسیر برخوردم که مرددم کرده. راستش بعدی کلی تلاش و کار کردن رو خودم تونستم مردی رو که بالای ۹۰٪ از ویژگی های لیستم رو داره جذب کنم ولی موضوع اینه که ارتباط موثری بینمون شکل نمیگیره. من تو محل کارش باهاش آشنا شدم و وقتی منو ملاقات میکنه بسیار باهام خوش برخورده و هوامو داره حتی وقتی ازش خرید میکنم بهم تخفیف ویژه میده و رفتارهاش نشون میده که باز هم دوست داره منو ببینه حتی ویژگی های مردی که قصد ازدواج داره که توی وبینار «مردهای خوب را از دست ندهید» رو از خودش نشون میده یعنی پیشنهادهای نادرست نمیده، خودشو غیر مستقیم معرفی میکنه، هوامو داره... ولی نمی دونم چرا پیگیر من نیست!!! یعنی نمیگرده ادرسمو پیدا کنه یا شمارم که اتفاقی دستش افتاده تماسی برقرار کنه. من ۳-۴ بار با فواصل زمانی محل کارش رفتم و رفتار یه ملکه رو از خودم نشون دادم. ایشون هم متوجه احساس من به خودش هست ولی اقدام جدی نمیکنه. الان سه ماه از موقعی که به من نشون داد ازم خوشش اومده گذشته و منم تصمیم گرفتم دیگه مغازش نرم تا ببینم چیکار میکنه. یه پستی از شما خوندم که گفتید به مردی که از شما خوشش اومد سه تا شش ماه مهلت بدید اگه علنا درخواست نداد بی خیالش شید. حالا مرددم!! سه ماه دیگه صبر کنم یا دوباره لیستمو درارم و روش کار کنم. آخه نگرانم یکی دیگه پیدا شه، این شخص هم اقدام کنه و من مجبور شم هندونه ها رو با هم بلند کنم و همه از دستم بیفتند. اینو هم بگم که چون بخش بسیار بالایی از ویژگی های لیستمو داره نمیخوام از دستش بدم. به نظرتون اشکال کجاست و بهترین اقدام برای من در حال حاضر چیه؟ من سوال شماره ۶ این پست رو دارم «چرا آقایی که از من خوشش اومده سراغم نمیاد؟» خیلی لطف میکنید روشنم کنید

چطوری رابطه دوستی به ازدواج تبدیل کنیم؟؟

سلام خانم دکتر
من یک همکلاسی در مقطع عالی داشتم که از اول به من توجه خاصی داشت حتی با یکی از دوستانم ضمنی در مورد من صحبت کرده بود ، اما هیچ گاه خودش راجع به این موضوع اقدام نکرد و اینکه درین بین من هم درگیر خواستگار دیگه شدم و خلاصه فکر ایشون از سرم بیرون رفت تا اینکه دیدم اخیرا باز هم پیام و تماس داشتند که من متوجه تماسشون نشدم، به من گفتند که چرا پیامهاشون رو جواب نمیدم که باز چون بدستم نرسیده بود گفتم ندیدم، تبریک عید گفتند و اینکه تاکید کردند در جلسه دفاع من حتما باشندو اینکه قبلا هم اصرار مبنی بر دیدن خونوادم که به دانشگاه اومده بودند داشتندکه میسر نشد ، راستش مرد موجهی اند 10 سال با من تفاوت سنی دارند اما خب مال یک شهر با فرهنگ متقاوت از ما، هیچ وقت تا به حال درخواستشونو رسمی بیان نکردند کما اینکه من از برخی پیامهاشون متوجه این علاقه شدم، حال مشکل من اینه که چنین مردی که بعد از گذشت این مدت هنوز نتونسته درخواستشو بیان کنه آیا ارزش اقدامی از طرف من رو داره ؟ (من چراغ سبزی نشون ندادم اصلا) و اگر داره و من هم باید اقدامی کنم بفرمایید و اینکه راستش اینقد این پروسه ازدواج ذهنمو درگیرو خسته کرده که بوسیدمش و گذاشتمش کنار و اصلا حس مثبت هام نسبت بهش ته کشیده
خانم دکتر من 33 هستم متشکرم

سلام گیسو جان
دو تا سوال دارم..
اول این که لطفا در مورد این که چرا دختران محجوب و با اعتقادات مذهبی پسرهای هرزه و چشم چران یا کسانی که روابط باز و آزاد دارند یا خدا را قبول ندارند یا هر نوع انحراف اخلاقی دیگری دارند را به خود جذب می کنند؟

ما یه آدم سالم از نظر روانی و اخلاقی می خوایم اما انگار ادم های مشکل دار فقط به سمت ما جذب می شن.

دوم این که نمی دونم چرا همیشه کارهایی که براشون تلاش می کنم در یک قدمی رسیدن به نتیجه خراب میشن. این هم در مورد خواستگاری و ازدواج صادقه هم در مورد مسایل کاری و روابط اجتماعی. همه تلاشمو می کنم و مایه می ذارم و همه چیز خوب پیش می ره اما اونجایی که احساس می کنم باید جواب تلاشهامو بگیرم و نتیجه بگیرم یهو خراب می شه همه چی.

سلام گیس گلابتون عزیز. من مشکل جذابیت دارم. به یاد ندارم اقای محترمی از من خوشش امده باشد و پیشنهاد اشنایی به من داده باشد. امکان شرکت در همایش زن جذاب برایم وجود نداشت. خیلی ممنون میشوم که در این محصول اموزش جذابیت هم بگنجانید. راستی من محصولات ازدواج مثل اب خوردن اسان است و همسرگزینی یک و دو و دوازده سوال مهم و چرا زنان مردهای خوب را از دست میدهند تهیه کرده ام. مطمینم اگر مشکل جذابیت من حل شود میتوانم به خوبی ازدواج کنم. خدا حفظتان کند. دوستتون دارم.

با سلام و وقت بخیر و سپاس از شما برای این برنامه پرسش و پاسخ.
راستش از طرف دوست و آشنا خیلی به من مورد برای ازدواج معرفی میشه. یه سریشون زحمت نمیدن یه تماس بگیرن فقط تو تلگرام پیام میذارن که عکس بده و چقدر من بدم میاد کسی که اینقدر سطحی نگر باشه و بخواد تو را فقط از رو عکس قضاوت کنه. من به گفته خیلیا زیبا هستم اما فکر کنم چون با حجابم تو عکس زیباییم به چشم نمیاد یا شاید خوش عکس نیستم که بعضیا فقط با دیدن عکس میگن ببخشید قسمت نیست.
بعضیها هم ممکنه قرار بذارن خونه بیان یا بیرون همو ببینیم که از برخی شون خبری نمیشه اما برخی که بعد از جلسه اول هم باز با هم ارتباط داریم با اینکه مذهبی هستن اهل نماز و روزه و به قول خودشون اهل رعایت محرم و نامحرم اما انگار ارتباط با کسی که به خواستگاریش اومدن براشون ارتباط با نامحرم محسوب نمیشه و گناهی نداره و بزرگترین دغدغه آقایون انگار اینه که خودشون آدم هاتی هستن و می ترسن که خانم نتونه اونا را ارضا کنه و میخوان که تو دوران آشنایی بوسه و آغوش و لمس کردن را تجربه کنن که از نظر من بی حیایی و بی احترامی به خانم محسوب میشه و به قول دوستمون با تلفن هم که شده میخوان حالشو ببرن که فکر میکنم از یه حدی به بعد این روابط و حرفها به نظر من برای زن و شوهرها مجازه نه با کسی که رابطت هیچ رسمیتی باهاش پیدا نکرده وقتی هم بهشون اعتراض میکنی که ببخشید من آمادگی این بحثا را ندارم بهشون برمیخوره. سر صحبتای تلفنیشون از اینجا شروع میشه که الان چی پوشیدی . واقعا من موندم با این آقایون چه برخوردی کرد که به خودشون اجازه میدن به قول خودشون از این عشق بازیا کنن. با این کارشون تنها حس نا امنی را به ما القا میکنن و بعد انتظار صمیمی شدن هم دارن؟
کاش آقایون هم می فهمیدن به قول خانم دکتر ازدواج که یه سنت قدیمیه روشهای قدیمی هم براش جواب میده. کاشکی آقایون هم یه کم آموزش پذیر بودن برا اونا هم دوره میذاشتن.
وقتی این روابط بی نتیجه را تجربه می کنیم روحیمون خراب میشه و همونطور که دوستمون گفتن نا امید میشیم . آخه چقدر به خودمون بگیم به درک که ازدواج نکردم به جاش هدفهای دیگمو دنبال میکنم پس نیازی که به داشتن همسر و فرزند داریم چطور برآورده کنیم؟
ببخشید که اینقدر غر زدم

با سلام. خیلی خیلی ممنون بابت این فرصت و امکانی که برای ما گذاشتید. من از صمیم قلب از خدای مهربان میخوام که این همه نیکی و خوبی صدها برابر بشه و به زندگی خودتون برگرده. امین.

سوالم این هست که من بعد از انجام تمرینات جذابیت فوری ٬ جذاب تر شدم (البته خودم احساس میکنم که هنوز ناشیانه دارم این کار رو انجام میدم و خیلی جا داره تا بهتر بشه). و خیلی از ادمها بهم توجه بیشتری میکنند.
این وسط یک مشکلی پیش اومده و اون هم این هست که استاد راهنمای دوره دکتری ام هم همین واکنش جذب بیشتر رو دارن نشون میدن.
من از دوره لیسانس باهاشون کار کردم.یعنی مدتهاست ایشون رو میشناسم.بسیار ادم شریف و خانواده داری هستن یا حداقل من اینطوری فکر میکردم. الان که بابت موضوع پایان نامه مجبور هستم جلسات هفتگی باهاشون داشته باشم میبینم که فاصله شون رو باهام کمتر میکنن٬ حرفها رو به سمت شوخی و خنده میبرند و چند بار صورتشون رو خیلی اوردند نزدیک صورتم (که من سریع سرم رو پایین انداختم و خودم رو کشیدم عقب).
خانم دکتر چکار کنم؟ لازم هست میرم پیششون بداخلاق بشم؟ تندی کنم؟ لبخند نزنم؟
راستش من صدای زیبایی دارم. کاملا میبینم که وقتی حرف میزنم اصلا ایشون خیلی توجه اش بالاتر میره و خیلی بهم دقیق میشه. خداشاهده تا الان حتی دستشون بهم نخورده. ولی از پستهایی که دوستان گذاشته بودن که رابطه مرد متاهل و ... خیلی نگران شدم.
چکارکنم که خودم هم اذیت نشم و کار پایان نامه ام هم پیش بره؟

سلام خانم دکتر عزیز
ممنون بخاطر این مطلب. من یکی دئو سالی هست خواننده شما و انجام دهنده تمریناتم.مغناطیس پول عالی عمل کرد خدارو شکر.
اما سر ازدواج من جذبم خیلی قوی هست. سریع خواستگار میاد برام اما متاسفانه تمامی خواستگارهام با معیارهایی من خیلی فاصله دارند. مثلا یکی از ملاکهای من فوق لیسانس حداقل داشتن تحصیلات دانشگاهی هست اما یهو یه بیسواد میاد خواستگاری.
باعث میشه من تو تمرینات ناامید شم.
من یکم از نظر ظاهرم یکی از چشمان اندکی انحراف در زمان خستگی داره اما همه میگن مسئله مهمی نیست ئ دیده نمیشه خودت بزرگش کردی. ئلی معمولا خواستگاران سطح پایین هم هیچ گاه به نتیجه نرسید فرضا تا جلسه 2 3 یش رفت اما کنسل شد.چرا با اینکه جذب اتفاق میافته اما معیارهاش معیارهای من نیست؟
کماکان اینکه تئ دنیای مجازی یا در بیرون در محیط کارم افرادی با ویژگی های دلخواهم دورو برم پیدا میشن ولی با اینکه میتونن اما نخواستن برای ازدواج اقدام کنن.
مخصوصا مردی که هرازگاهی میاد ازم میپرسه قصد ازدواج نداری و یهو غیب میشه با اینکه شرایط ازدواجو کاملا داره.
قبلا دنبال دوستی بود اما بطور واضح ا ندادم احساس میکنم فقط کنجکاو هستن.
مونم دلیل این اتفاق چیه خواستگارامو دوست ندارم اما مردهای مورد نظرم میان و خواستگاری نمیکنن. چرا جذب انقدر سریع راه میافته اما برعکس؟
چرا مردی دورو برمونه اما نه هست نه نیست؟نه میدونی تو زندگیته نه میدونی نیست؟!
دختری بدی هم نیستم کلا از نوجوانی جلب توجه میکردم و خواسگاران زیادی داشتم و هیچ کدام به نتیجه نرسید. من هز یکی دوماه یکی میاد و نمیشه چرا؟

سلام حضور خانم دکتر نازنین و تشکر بابت آموزشهای کاربردی.
اگه ممکنه در مورد دخترانی که به خاطر حفظ ارزشها،شرایط و موقعیتهای تحصیلی و شغلی شون نمیتونن هر نوع جذابیتی رو نشون بدن هم بنویسید
و دوم این که در مورد دخترانی که به ویژه به خاطر شرایط شغلی، دور از خانواده و تنها زندگی میکنند هم آموزش بگذارید چون متاسفانه همه نسبت به این موضوع دیدگاه مناسبی ندارند.

سلام خانوم دکتر
من یه مشکلی دارم اینکه مادرم نسبت به ازدواج خیلی منفیه برخلاف مادرهای دیگه که با دخترهاشون درباره ازدواج صحبت میکنن راهنماییشون میکنن و حتی اصرار میکنن که دخترهاشون تو سن مناسب ازدواج کنن مادر من اصلا اینطور نیست همش تاکید داره روی شغل و تحصیلات و شاید باورتون نشه به یاد ندارم درباره ازدواج با ما صحبت کرده باشه و همیشه باورهای منفی درباره ازدواج به ما میده مثلا اینکه ازدواج مانع پیشرفت میشه
دوستان خودم رو که میبینم همشون خانوادشون تاکید دارن که تو سن مناسب ازدواج کنن ولی مادر من اصلا اینطور نیست و حتی اگه ما هم صحبتی بکنیم اهمیتی نمیده و در کل ما رو به ازدواج کردن تشویق نمیکنه
نتیجه اینکه از نظر تحصیلات و شغل بسیار موفقم اما تو ازدواج نتوستم موفق بشم احساس میکنم به همین دلیل باورهای منفی که مادرم به ما داده
می خواستم بدونم با خانواده اینطوری چیکار کنیم؟
چیکار کنیم که مادرمون باور کنه ادم باید تو تمام جنبه های زندگیش موفق باشه؟

سلام خانم دکتر نازنین-من 35 سالمه ولی هیچ کس سن من باور نمیکنه با اینکه شاغلم خانواده نامدار دارم و خودم دختر زیبا و خوش بررو هستم خاستگار ندارم و همه مردان متاهل و مجرد به قصد هوس بازی سمت من میان .الان یک ماهه میشه دامادم همکارشون به من معرفی کردن که کارمند بانک هستن
این اقا از من یک سال بزرگترن و ده ساله اذدواج کردن و 7ماهه طلاق توافقی گرفتن و یه پسره 8 ساله دارن که فوقالعاده مودب هستن کم وبیش در جریان هستن وبیرون میریم با من رابطه خوبی دارن.یه ماهه داریم صحبت میکنیم و مشاوره هم میخواهیم بریم به خاطر زندگی بهترخودمون و پسرشون.این اقا من انتخاب کردن ولی من تردید دارم میترسم .کم و بیش مقالات شما هم خوندم.میترسم قبول نکنم و دیگه شرایط اذدواج برام مهیا نشه.البته همسر سابقشون در جریان اذدواج هستن فقط یه تماس داشتن که مطمعن بشن داریم اذدواج میکنیم.من با ایت خانم هیچ صحبتی نداشتم.گیسو جان صمیمانه من و راهنمایی کنید تا بتونم تصمیم و انتخاب درستی داشته باشم
بی نهایت سپاسگزارم خواهر نازنینم

سلام گیس گلابتون عزیز. من سوال دیگری نیز دارم این که اگر شرایط خانوادگی ما به گونه ای باشد که دیگران برای ازدواج مناسب ندانند در حالی که من مقصر این شرایط نیستم و کاری هم از دستم برنمی اید چه باید بکنم؟ پدر من قبل از ازدواج با مادرم از همسرشان جدا شده و بچه ها را به ایشان سپرده اند و خودشان نیز پارانویید دارند که نه تنها با من و مادرم خوب رفتار نمیکنند بلکه همسایه هایمان هم نظر مثبتی راجع به پدرم ندارند. خانه ما خانه ای قدیمی و در محله متوسطی است و پدر و مادرم نیز هم اکنون سالمند می باشند.به نظر شما با توجه به این شرایط چگونه میتوان ازدواج خوبی داشت؟

سلام خانم دکتر عزیز و فوق العاده دانا. من بیست و نه ساله هستم وقدم 156 هست اما تناسب اندام خوبی دارم. از زمان نوجوانی بستگانم هرکس را که میخواستند به کوتاه قدی و چاقی توصیف کنند به من تشبیه میکردند و من به شدت احساس سرخوردگی و عصبانیت و خودخوری میکردم. سالها گذشته و اکنون بیشتر ، خواستگارانی جذب میکنم که بازهم قد برایشان خیلی مهم است. حس میکنم که ناراحت شدن من از اینکه کسی مرا کوتاه قد بنامد سبب جذب این خواستگاران می شود. نظر شما چیست؟ به جز جملات تاکیدی چه راهی وجود دارد برای بهبود حس و اعتماد به نفسم راجع به قد و چهره ام؟ خواستگاری که از پشت تلفن از من سوال می کند که ایا قد بلند هستم یا خیر ؛ به او چه بگویم؟
سوال دیگری نیز دارم. من تک فرزند هستم و اکنون متوجه شده ام که بسیار زودرنج بودنم، باعث شده است تا از برقراری ارتباط نزدیک با دیگران بترسم. حتی راستش از ازدواج نیز میترسم که همسرم کاری کند که موجب رنجش شدید من شود. به نظر شما چه کار میتوانم بکنم؟ خدا حفظتان کند. ببخشید که خیلی طولانی شد.

سلام گیس گلابتون عزیز
من یک سوال دارم که البته حتی پرسیدنش هم ازارم میده . یک درگیری تمام مدت که سالهاست دارم ازش فرار میکنم و ازش میترسم ولی به نظرم وقتشه که باهاش روبرو بشم و حلش کنم.

من ۳۷ سالم هست و از سن ۱۹ سالگی که دانشگاه قبول شدم با پدرم در مورد نوع پوشش جدال و درگیری داشتم. ایشون میگفتن چادر و من با توجه به رشته ام که مهندسی و کار عملی بود ٬ میگفتم نمیتونم و حداقل دانشگاه چادر سر نمیکنم.
پدرم بسیار متعصب هست. من حرف خودم رو عملی کردم ولی بارها کتک خوردم. خونه صحنه جنگ بود و هیچ ارامشی برای درس خوندن و بقیه فعالیتهام نداشتم.ازارم میداد تحقیرمیکرد به شدت محدودم کرده بود میگفت نمیزارم دانشگاه بری و .... . من کوتاه امدم . از خونه که بیرون می امدم با چادر ولی تو کوچه در میاوردم و میرفتم دانشگاه.باز موقع خونه رسیدن سر میکردم.
(چون شهرستان کوچکی هستیم متاسفانه این رزومه بدی برای ازدواج من شده. در صورتی که من همیشه مانتو پوشیده میپوشیدم و درست رفتار میکردم)
فوق لیسانس یک شهردیگه قبول شدم. باز ماجرا همون بود. اون شهر سر نمیکردم و موقع رسیدن به خونه باید طبق قوانین پدرم رفتار میکردم وگرنه به قول خودش «قلم پام رو میشکست و ...»

چند سالی بین فوق و دکتری فاصله افتاد.کار کردم. درس دادم دبیرستان و دانشگاه با همین شرایط. جلوی خونه چادر بپوشم ٬ تو کوچه و اژانس و اتوبوس در بیارم. خیلی تحقیرامیز و تلخ بود ولی حوصله درگیری با پدرم رو نداشتم. بسیار قلدر و دست بزن دارند.قهرمان کشتی بودن در جوانی. و بدون منطق فقط هوار میکشند و شرایط خونه رو نامساعد میکنند تا خود ادم بگه غلط کردم دست از سرم بردار.

چون حوصله درگیری و تلف شدن وقت و انرژی ام رو نداشتم(و البته که از پدرم میترسیدم) در شهر چادر سر میکردم و میگفتم اشکال نداره ٬بالاخره خانواده من اینطوری ان و....

سال پیش شهر خودمون دکتری قبول شدم. ( با اشک و حسرت و غم بگم که پدرم یک دعوای ساختگی راه انداخت و چند تا سیلی محکم بهم زد تا جلوی هرگونه اتفاق و خواسته ای رو صد کرده باشه٬ به اصطلاح گربه رو دم حجله کشت. بله جایزه دکتری قبول شدنم سیلی هایی بود که از پدرم خوردم...). چون در شهر چادر سر میکردم یک سال اول رو با چادر رفتم سر کلاسها و دانشکده.
اصلا قید ازدواج رو هم زده بودم. چون ادمهایی که با تیپ چادر و روی شناخت از پدرم می امدن جلو رو قبول نداشتم و ندارم. اکثرا کنترل گرا و شکاک و گاها بدبین.

با سایت شما اشنا شدم. و حالا واقعا میخوام ازدواج کنم با اد می که قبولش داشته باشم. الان به خاطر نوع پوششم(چادر) اون ادمهایی که میخوام طرفم نمیان و بدترین چیز احساس حقارت و سردرگمی هست که خودم دارم و خودم و ظاهر خودم رو قبول ندارم.

من دیگه تحمل ندارم. میخوام خودم باشم. میخوام چادرم رو درارم. دلی از دوتا چیز میترسم:
۱- واکنشهای پدرم(دعوا تشنج. اتلاف انرژی و...)
۲-واکنش اساتید و دانشجوهای دیگه و مردم(یک بار دوره لیسانس دراوردم . دوباره سرکردم. دوباره دربیارم و ... مورد خنده و مضحکه دیگران میشم)

از حرف مردم میترسم. میگم شاید اگه همینطوری ادامه بدم شانس ازدواجم بالاتر باشه تا اینکه هی دربیارم و مردم یک جور دیگه در موردم قضاوت کنن. شاید یکی از دلایل که این سالها خواستگارام خیلی کم بودن همین باشه.

از طرفی وقتی مجبورم به زور چادر بپوشم ٬ حوصله بیرون رفتن ندارم. حوصله معاشرت ندارم . نمیتونم جمع و جورش کنم. از خودم بدم میاد.

عملا تمام تمرین های کتاب «ازدواج مثل اب خوردن اسان است » پر.

نگرانم . خیلی نگرانم که فرصت مادر شدن رو از دست بدم سر تعصب های کودکانه پدرم.

یک خواستگارخوب داشتم که در نهایت به معرف گفته بود که:« اخه با این پدر متعصبی که داره چجوری من جشن عروسی بگیرم و گذاشته بود و رفته بود»( از این موردها زیاد بودن که حتی به خاطر پدرم جرات نداشتن پا جلو بزارن و تازه داریم از اینور و اونور میشنویم)


من میخوام چادرم رو بردارم. دیگه نمیتونم حتی به خاطر پدرم و ترس از او این وضع رو تحمل کنم ولی از تبعات اجتماعی اش میترسم.

نکنه اون وقت همین چند تا خواستگار اندک رو هم از دست بدم؟؟؟

تورو خدا راهنمایی ام کنید

سلام خانم دکتر عزیز
من خانمی 33 ساله هستم شاغل و دارای تحصیلات خوب. من برخی محصولات شما را در رابطه با خانم های مجرد از سال گذشته تهیه کردم و تمرینات ازدواج مثل آب خوردن را انجام دادم. خیلی دلم می خواد ازدواج کنم و فکر می کنم که الان از هر لحاظ آمادگی آن را دارم اما از ابتدای سال 97 تاکنون هیچ خواستگاری نداشتم. البته اقوام و نزدیکانم همه در سن های پایین تر ازدواج کردن . ضمن اینکه خودم هم اصلا دلم نمی خواهد با فامیل ازدواج کنم. چه کنم که بتونم یک فرد مناسب را جذب خودم کنم؟ واقعا دلم می خواهد تا پایان امسال ازدواج خوبی داشته باشم.

از هدیه رایگان امروزتون متشکرم گیس گلابتون جون
خیلی جالب و مفید بود! باید اعتراف کنم من حوصله آشپزی و آرایش کردن ندارم و تازه از دست دخترای با حوصله ای هم که با علاقه غذاهارو تزیین میکنن کلی حرصم می گیره و بهشون حسادت میکنم! راحت ترم که یه دختر پسرونه باشم ولی اینطوری مرد خوبی عاشقم نمیشه! من که خودم اگه پسر بودم دلم میخواست با یه دختری ازدواج کنم که موهای صاف بلند داره و هر روز غذاهای خوشمزه درست کنه و خودشم شیک باشه! اصلا کار و تحصیل و ایناش برام مهم نبود!

سلام خانم دکتر عزیز، من با خوندن این مطالب به یه نتیجه ای رسیدم، الان آقایون وقتی حس می کنن یه خانمی محجوب هست وحشی میشن، یعنی هر کدوم از این خانومها اگر یه جور خاصی که نمیدونم چه جوریه این آقایون رو زیر سوال میبردن از نظر جنسی، اونوقت اونا به خودشون اجازه نمیدادن از رنگ لباس و حتی رابطه سطحی حرف بزنن. ضمنا من موارد زیادی دیدم دخترایی که اهل رابطه هستند و همسران خیلی عالی رو برای خودشون پیدا کردن. ممنون میشم از یه جنبه دیگه هم به همه این مسائل نگاه کنید و پاسخ بدید.

سلام خانم دکتر .
من 33 سالمه و موردای زیادی برای ازدواج چه از طریق آشنایان یا واسطین ازدواج بهم معرفی شده چند موردی هم بوده که خودشون منو دیدن و پیشنهاد ازدواج دادن و همه یا در همون جلسه اول تموم شده یا با یک رابطه آشنایی یکی دو ماهه بی نتیجه مونده. با اینکه بعضیا را من تلاش میکردم و دوست داشتم به ازدواج منجر بشه ولی نمیشد و هر چی فکر میکردم دلیلشو نمی فهمیدم . اما حس میکنم خیلی از آقایون به اندازه کافی مثل ما خانما مشتاق و مصمم نیستن در ازدواج و انگار یکی باید هولشون بده .
موردایی بودن که بهم میگفتن ازدواج کردن خیلی تصمیم سختیه و گاهی ما فکر میکنیم اصلا بهتره ازدواج نکنیم .تا این سن مجرد موندیم به همین منوال ادامه بدیم بهتره. وقتی این حرفا را میزدن خیلی بهم برمیخورد و با خودم میگفتم آخه مرد حسابی تو اگه همچین دیدگاه منفی راجع به ازدواج داری برا چی اومدی وقت منو بگیری. آیا این وظیفه ما هست که آقایونو به ازدواج علاقمند کنیم؟ اصلا در جواب همچین حرف آقایون چی باید بگیم؟
اینقدر که با افراد مختلف آشنا شدم و همه این روابط بی نتیجه بوده باعث شده که نشاط و شادابیم رفته رفته کمرنگ بشه و کلی تو روحیم اثر منفی بذاره . جوری شده که حس میکنم واقعا خسته شدم و نمی تونم مثل قبل روحیمو ترمیم کنم و دوباره پرانرژی بشم. طوری که دیگه دلم نمی خواد با هیچ فرد جدیدی آشنا بشم و از صفر شروع به شناختش کنم واقعا حالم بد میشه فرد جدیدی را ببینم و همش آرزو میکنم کاش از بین کسایی که از قبل میشناختم فردی وارد زندگیم بشه.
میشه در این خصوص هم راهنمایی کنید که چطور وقتی کسی رفت و رابطه باهاش بی نتیجه موند با ناراحتی بعدش کنار بیایم و از نو شادابیمونو بدست بیاریم.

سلام گیس گلابتون عزیزم
من وقتی از کسی خوشم میاد جلوش خیلی خیلی خنگ و دست و پاچلفتی میشم و خون به مغزم نمیرسه اصلا که چیزی یادم بیاد، بعدا که تنها میشم یادم میفته باید اینو میگفتم یا اونو می پرسیدم! حتی وقتی کسی به چشمم نیمده بوده کلی باهاش با اعتماد به نفس و ریلکسم ولی یهو از روزی که می فهمم اینم خوبه، تا می بینمش استرس می گیرم و مخم تعطیل میشه! من چکار کنم؟! یه عالمه هم از این آدما نیست که بخوام الان روشون تمرین کنم برا بعدیا! سالی یکی دو بار آدم اینطوری پیدا میشه که وقتی به اندازه کافی make fool of myself کردم خودم پا به فرار میذارم!!

سلام گیس گلابتون
شما در «همسر گزینی ۱» گفتید که بعد از سه جلسه ملاقات با شخص مورد نظر اگه خانم و اقا به دل هم نشستند و خواستند ارتباط رو ادامه دار کنند، خانمه مسیله خصوصی خودشو بگه مثلا پدر زندانی، برادر معتاد ...
میخواستم بپرسم اگه مسیله خیلی خصوصی و خانمانه بود چی؟ ایا همون اولای رابطه باید مطرح کنه یا بذاره اون سه ماه که طی شد و مطمین شد که هم اون‌ هم خواستگارش همو میخوان، بگه؟ مثلا خانمی که سینه هاش نامتقارنه، یا خیلی کوچیک و مردونن (اصلا س نداره)، یا و.. ا.. ژ.. ن اون زیبایی لازم رو نداره مثلا تیره یا بد فرمه، و غیره.
اگه روش نمیشد بگه، چیکار کنه؟ اصلا نیازی به مطرح کردن موضوعات اینچنینی هست؟ یا نه، این مسایل برای اقایون مهم نیست و دلیلی نداره خودشو نگران کنه طوری که مجبور شه به خاطر این نگرانی قید ازدواج رو بزنه. چون فکر میکنم خانما لازمه اقاهه رو اگاه کنه و طرف حق داره بدونه، همونطور که خانمه حق داره در مورد اقاهه اگه موضوعات مشابه داره بدونه.
توجه کنید منظورم مسایلی مثل داشتم رابطه جنسی قبل از ازدواج و نداشتن پرده یا عمل کردن تخمدان ها طوری که نتونه بچه دار شه نیست (چون اینا ضروریه گفته شه). منظور مواردی هست که تو امر رابطه جنسی و بچه دار شدن و غیره اختلال ایجاد نمیکنه ولی ممکنه تو ذوق اقاهه بزنه.

پست جدا می گذارم چون جنس این سوال با قبلی که در مورد ویستون بود فرق داره. این در مورد همین پستتون هست.

لطفا در ارتباط با این که چرا خانم ها برای ازدواج یا آشنایی با مردان بی حوصله می شند هم مطلب داشته باشین.
من خودم اصلا حوصله آشنایی و درگیری ذهنی رو ندارم. این که بخوام با یکی اشنا بشم و مدام بخواد بهت زنگ بزنه یا پیامک بده حتی فکرش هم عصبیم می کنه. اصلا اعصاب این رابطه ها رو ندارم. می خوام یکی بیاد در خونه رو بزنه بگه خواستگارم. نمی خوام خودم رو درگیر 6 ماه یا یک سال رابطه کنم و اخرش هم معلوم نیست چی بشه و شاید هیچی به هیچی! اون وقت احساس می کنم وقتم خیلی تلف شده و خیلی حس بی ارزش بودن می کنم انگار که اینقدر بیکار بودم که بازیچه دست به ادم الاف شدم و بعدش هم ولم کرده رفته.
به همین خاطر اصلا آشنا نمی شم با کسی. یعنی اونا بخوان هم من -به قولی- پا نمی دم. می گم سری که درد نمی کنه چرا دستمال ببندم.

34 سالمه و امسال 35 ساله می شم. دانشجوی مقطع دکتری. اعتقادات مذهبی نسبتا قوی دارم (مانتویی ام).
مشکل چیه؟!

سلام خانم دکتر....

سلام خانم دکتر عزیز. من محصول همسرگزینی در قرن بیست و یکم شما رو تهیه و گوش داده ام. اما همچنان نمی دانم که مثلا اگر من یک خانم کارشناسی ارشد مهندسی از دانشگاهی خوب باشم، افرادی با چه سطحی از تحصیلات و چه مشاغلی را به عنوان خواستگار بپذیرم. راستش دلیل این سوال من این است که اطرافیانم به من میگویند این که انتظار داشته باشی با کسی همانند خودت ازدواج کنی انتظار بالایی است و بهتر است سطح توقعاتت را تعدیل کنی تا بتوانی زودتر ازدواج کنی. خواهشمندم که در این محصول جدید درباره معیار شغل و تحصیلات بیشتر راهنمایی بفرمایید. با تشکر فراوان.

با عرض سلام

ببخشید ایا میشه اینطور نتیجه گرفت که وقتی در محیط کار یا دانشگاه٬ اقای متاهل همکار یا استاد حریم شخصی ادم رو رعایت نمیکنه و به بهانه های مختلف مثل عبور کردن ٬ برداشتن اشیا یا ...فاصله اش رو با ادم کم میکنه و.... برای اون خانم احترامی قایل نیست و داره در موردش فکر بد میکنه و یا اون رو یک کالای جنسی و خانم نامناسبی میبینه؟؟؟

ایا خود خانم در بوجود اوردن این شرایط نقش داره؟

ایا تذکر و گوشزد کردن به اقایی که این کار رو انجام میده لازمه؟؟؟

سلام روزتان بخیر
اول یه خدا قوت به شما و تمام کسانی که شما را در این راه یاری میدن ، می گویم و آرزوی موفقیت دارم براتون .
ما خانواده مذهبی هستیم و بیشتر خواستگاران من به صورت سنتی هستند به این صورت که اول مادر و خواهر شخص می آیند بعد خود اون شخص در مراسم خواستگاری حضور پیدا می کند . می تونم بگم که من مرحله اول رو پشت سر میزارم ولی به مرحله دوم که می رسیم در زمان ورود خواستگار به خانه متوجه می شوم که 80% خواستگاران از چهره من خوششون نمیاد ( من چهره خوبی دارم اما در صورتم چند خال ریز و متوسط وجود داره ) . سوال من اینه ، من همیشه سعی کردم ظاهری مرتب داشته باشه اما لازم است که برای جذب خواستگار صورتم را دستکاری کنم ( خال هایم را بردارم )؟
و من هم مثل یکی از دوستان مشکلی مشابه دارم . من تیپم مذهبی است و آرایشی در صورت ندارم حتی جلف هم نمی باشم ولی وقتی با کسانی که به صورت غیر سنتی آشنا می شم شروع به صحبت می کنم می بینم که مدام می خواهن که خودشون رو به آدم بچسبونن یا گاهی در مورد روابط در قالب زناشویی صحبت می کنن . حتی وقتی همکلاسی ام از من خواست که با هم صحبت کنیم تا در صورت داشتن تفاهم اولیه بقیه مراحل به صورت سنتی پیش بره ، این شخص هم در زمان ملاقات مدام می خواست به من نزدیک شه و وقتی بهشون این اجازه را ندادم دیگه کلا ازشون خبری نشد و حتی دیگه حتی تو کلاس هم ندیدمشون . سوالم اینه که من همچین اشخاصی رو جذب می کنم ؟ چون واقعا فکر می کنم من کاری برای جذب همچین آدم هایی نمی کنم .

راستی!
چرا همسر گزینی ۱،۲ رو از فروشگاه برداشتید؟!!!!! به نظرم موضوعات بسیار مهمی توش مطرح و به خوبی موشکافی شد که هر مجرد نابلدی ضروری بود که در موردشون آگاه شه و مهارت کسب کنه. راستش این یکی دو روزه که دوباره فایل ها رو پلی کردم و دارم گوش میکنم علاوه بر اینکه شما رو با افتخار تحسین میکنم که قدرت بیان بالایی دارید و خیلی خوب زوایا رو پوشش میدید و بر مطالب مشرفید ولی خییییلی حیفم میاد که دوستام از داشتن این دو محصول ارزشمند محروم باشند.
آیا تو صحبتاتون تغییراتی ایجاد شده یا تصمیم دارید این محصولات رو در آینده پرتر عرضه کنید. شاید هم این محصول جدید قراره این دو رو‌ هم پوشش بده!

سلام

بله گیسو جان. درک میکنم :) ....

سلام گیس گلابتون عزیز. یادمه یه جا گفته بودید که یه زمانی فکر می کردی شاید بخاطر سطح تحصیلات و شغلی که دارید ازدواج نمی کنید و حتی دوست داشتید یک فرد با تحصیلات پایین باشید ولی دارای همسر و فرزند می بودید. این الان دقیقا حس منه ،منم دانشجوی دکترای عمومی هستم و فکر می کنم اگه همون 18 سالگی یک رشته ی لیسانس انتخاب می کردم الان مثل بقیه ی دوستام ازدواج کرده بودم و این همه ناراحتی نداشتم. علاوه بر اینکه قد من 180 سانته که برای یک دختر خیلی بلنده. حالا با خودم میگم یک پسر با قد 180 به بالا که مدرکش دکترا باشه و از نظر خانوادگی و اخلاقی هم به من بخوره،اصلا همچین فردی وجود داره؟؟؟

خیلی حرف درستیه. اگر غیر از این می گفتین جای تعجب داشت :) ممنون از شما گیسوی مجرب

سلام گیسو جان

من وقتی از یک نفر خوشم میاد انگار مطمئنم آخرش به نتیجه نمی رسه و قراره فقط وقتم تلف بشه یا قلبم شکسته بشه به خاطر همین سر یک ماه نشده خودم یه بهونه ای یا جور می کنم یا دستش می دم که به هم بخوره. بعدم می گم ا دونستم درست نمیشه. حق با من بود.
چرا اینجوریم؟ باید چی کار کنم؟

و مشکل بعدیم مربوط به ازدواج تیسا اما ممنون می شم یه سر نخی بهم بدی چون خیلی در عذابم.
این که من اکثر وقتا خیلی با اعتماد به نفسم. شغلم تدریسه سر کلاس با 50 تا دانشجو راحت صحبت می کنم اما اگر تعداد دانشجوها کم باشه مثلا 6-7 تا یا وقتی یکی بیاد سر کلاس برای آبزرو کردن و دیدن روش تدریس اصلا خیلی دست و پامو گم می کنم مدام بزاق دهنمو قورت می دم اصلا یه حالتی می شم که اعصابم از دست خودم داغون می شه. چی کار کنم؟؟؟

سلام دوباره
اینجا
http://www.gisgolabetoon.ir/fa/news/news/2040/introduce--Top-Secret
نوشته بودید که یک پست مخصوص درباره عوض کردن فرکانس جذب می نویسین؟
اونرو هم قصد دارین بزارین؟

منم یه سوالی داشتم
البته یکی از هزاران
بعضی وقتها یکی میاد به آدم میگه: شما قصد ازدواج دارین/ یا بدتر: ندارین؟
وقتی این سوال بسیار بدجنس، مطرح میشه، کسی از شما خواستگاری نکرده، (حتی اگه یه آقا) داره مطرح می کنه، شخص خواستگار فرضی معرفی نشده (اگه یه واسطه داره مطرح می کنه)
اما اگه شما جواب بدی، یه جورایی جوابی به یه نوع خواستگار فرضیه! بگی آره؟ بگی با مثلا کی؟ بگی در مورد کی می پرسین؟
آدمو آچمز می کنن میرن.
مثل این میمونه که طرف میرفته سوپرمارکت هی میپرسیده میخ دارین!

سلام خانم دکتر
ببخشید وقتی یه واسطه فردی را معرفی میکنه و مشخصات اولیه اش با شرایطی که مدنظر ماست همخونی داره و حاضر میشیم بریم با آقا صحبت کنیم. بعد دیدم آقایون سوال می پرسن معیار شما برای ازدواج چیه. خوب این آقا درصد زیادی از معیارهای ما را داشته که اومدیم ببینیمش فقط می مونه رفتار و خصوصیات اخلاقیش . ادم می مونه جواب این سوالای کلی آقایون را چی بده که محترمانه باشه یعنی انتظار دارن ما معیارامونو تک تک براشون بگیم که ما قد فلان و تحصیلات بهمان و... می خوایم. وقتی اقا می پرسه معیارت چیه یاد موضوع انشای کلیشه ای مدرسه میفتم که تابستان خود را چگونه گذراندید.
تو جلسه اول بیشتر آدم دلش میخواد گپ و گفت دوستانه باشه تا فضای فکریش دستت بیاد. بعد اقایون مثلا می پرسن هدفت از ازدواج چیه .من فلسفه قشنگ خودمو برای ازدواج دارم ولی وقتی آقا این سوالا را ازم می پرسه حس میکنم قصد ازدواج نداره یا حداقل قصد ازدواج با منو نداره.
یا مثلا در جلسه اول می پرسن چرا تا حالا ازدواج نکردی بگیم خوب قسمت نبوده چه جوابی بدیم بهتره؟
یا بعضیا می پرسن تا حالا نیازهاتو چطوری برطرف می کردی بگیم خودمونو کنترل می کردیم؟
این مدل سوالا را چطوری باید جواب داد که مودبانه باشه

سلام گیس گلابتون عزیز
من تمام محصولات ازدواج شما رو خریداری کردم و سعی کردم بکار بگیرم و بی صبرانه منتظر محصول جدیدتون هستم، چقدر دیگه باید منتظر باشیم گیس گلابتون عزیز؟
یه سوال هم داشتم در صورتیکه خواستگار مناسب و محترمی داشته باشیم و چند ماه از آشنایی دو نفر به قصد ازدواج بگذرد و سوال واضح و روشنی در مورد مسائل جنسی در زندگی زناشویی از سمت آقا مطرح نشده باشد آیا طبیعی است؟ دختر میتونه در این مورد سوالی بپرسه و درسته اینکار؟ چطوری باید مطرح کرد این قضیه رو؟ یا اصلاً نباید مطرح کرد ؟
ممنون

سلام
یه سوال دیگه!
برای اون ۱۰۰ ساعت حضوری که باید تو ۶ ماه طی شه و ۳ ماه اولشو بهتره کسی ندونه، برای کسایی که شهرستانی هستند و احتمال اینکه تو کافی شاپ، رستوران، پارک و سینما کسی اون دو نفر رو با هم ببینه بیشتره، چه برنامه ای میشه ریخت که هم ملاقات حضوری طی شه هم احتمال دیده شدن کمتر شه؟ چون اگه با یکی نشه بعد خواستیم بعدی و بعدی ها رو امتحان کنیم و هر بار توسط اشنایی دیده شیم اونوقت فکرای درستی راجبمون نمیکنند، لزومی هم نداره بهشون لو بدیم خواستگاره و تصمیم داریم همو بشناسیم اونم وقتی هنوز خانواده هامونم چیزی نمی دونند. هر بار هم بخوایم بپیچونیم که همکاره، همکلاسیه یا هر چیز دیگه بالاخره یه جایی تو تله میفتیم!! میدونم که این ۱۰۰ ساعت حضوری هر روز نیست ولی همون یکی دو بار در هفته هم برنامه ریزی میخواد. میخواستم نظر و پیشنهاد شما رو بدونم.

سلام خانم دكتر
من ميخواستم ازتون بپرسم كه چرا گاهي با اينكه مشخصات مرد دلخواهمون رو دقيق مينويسيم ، ولي باز افرادي رو جذب ميكنيم كه مشخصات دلخواهمون رو ندارن؟
مثلا مينويسيم دست و دلباز، مرد خسيس مياد سراغمون؟ يا اهل نماز باشه بي نماز مياد؟

گير دادن بيش از حد ما به مسئله اي خاص است؟ يا ما در ناخوداگاهمون خسيس بودن رو دوست داريم ؟ يا خودمون يا والدينمون خسيسيم؟؟يا....

سلام خانم دکتر عزیز. من با وجود اینکه محصول خیلی خوب همسرگزینی یک و دو را گوش داده ام اما راستش هنوز یک سوال درباره مشخصات مرد دلخواهم دارم و ان این است که شغل و تحصیلات همسر من چقدر مهم است که به من شباهت داشته باشد؟ مثلا اگر خانمی با مدرک کارشناسی ارشد مهندسی با یک اقای دیپلمه شغل ازاد ازدواج کند چه مشکلاتی ممکن است در زندگی شان پیش بیاید؟ این روزها بستگان من سعی می کنند که مرا متقاعد کنند که هیچ اشکالی ندارد که با مثلا یک اقای دیپلمه با شغل ازاد معمولی ازدواج کنم. نظر شما برایم ملاک است. لطفا در محصول جدید به این موضوع نیز بپردازید. متشکرم.

سلام گیس گلابتون عزیز
من چندساله ای هست خواننده سایتتون هستم اما هيچوقت فکر نمیکردم اولین باری که کامنت میذارم حاوی این موضوع باشه..راستش من بعضی از مسائل دوستان رو یه جا باهم دارم..یه سری هاش هم حل شدنی نیست چون مربوط به من نیست..ولی مساله جدید پیش اومده همه مشکلات قبل رو از یادم برده.. الان میخوام سوالی رو بپرسم که ندیدم پرسیده بشه..اصلا فرض کنیم همه مسائل حل بشه ..ولی خانم دکتر من چطور به خواستگارام بگم ام اس دارم؟ چطور ثابت کنم هیچ مشکلی ندارم؟ واقعا برخورد خودشون و خانواده شون چی میتونه باشه غیر از انصراف؟ دلم خیلی پره این روزا. ..خواستم یه جورایی درددل کنم..مرسی که هستید

با سلام
ببخشید امکان داره محصول جدیدتون به صورت دانلودی هم باشه ؟ بعضی ها ممکنه تمایل نداشته باشن براشون پست بشه.

سلام خانم دکتر
یه سوال دیگه هم هست.
مثلا جلسه اول خواستگاری آقا میان میگن من چادر دوست دارمو دوست دارم خانمم تو مثلا مراسم خواستگاریم چادر سر کنه و غیره.
جلسه دوم اومدن دیدن من چادر ندارم گفتن انتظار داشتم با صحبتهای جلسه قبل چادر سر میکردین این جلسه و پاشدن رفتن!
مادرم گفت چادر سرکن گفتم من هنوز ایشونو نمیشناسم با این کارم میگم من شمارو قبول کردمو و حاضرم بخاطرتون کوتاه بیام.چیکار باید میکردم.
البه من اچادر مشکلی ندارم و گاهیم سرم میکنم ولی خاص اینکه بهن بگن یکم برام ستت بود.
سواد اینه ایا تو جلسات خواستگاری هم باید شروع ب انعطاف داشتن کنیم؟

سلام
یه موضوعی به ذهنم رسید گفتم مطرح کنم به نظرم خیلی نیاز هست
خیلی سایت ها رو میبینیم که دارن درباره زنانگی و زنانگی کردن صحبت میکنن محصول تولید میکنن و ...جالب اینکه که تقریبا تمامشون مرد هستن!
تو سایت شما درباره ارکتایپ ها مطلب هست حتی همایش زن جذاب رو برگزار کردید که خیلی عالیه
ای کاش اینها بیشتر بشن مثلا درباره کهن الگو تو یه محصول کامل صحبت کنین یا مطالب همایش زن جذاب رو به شکل محصول تولید کنین چون همین اطلاعات الان داره توسط مردها ارائه میشه!
چقد عالیه که این مطالب رو یه خانم بگه اونم خانم باسوادی مثل شما با این بیان شیوا و قلمی که دارین
حتی ممکنه با این اموزش هایی که مردها دارن میدن خانم ها به بیراهه برن
پیشنهاد بود که به ذهنم رسید خودم خیلی سایتا رو دیدم درباره ازدواج و...ولی هیچ کدوم مثل مطالب شما مطابق با فرهنگ کشور ما نیست
خیلی خیلی استفاده میکنم از مطالبتون
دوستون دارم

کاش کتابتون زودتر آماده بشه، منتظرم

درود گیسو جان من چقد شگفت زده شدم این ایمیل شما رو خوندم من صحبت های این فردی که بهش اشاره کردید رو شنیدم و خیلی دوست داشتم نظرات شما رو در مورد حرفاش بدونم البته یه چیز که واسم جالبه اینه که در عمل پای صحبت برخی از دوستان متاهل خودم که مینشینم قسمت هایی از صحبت این فرد رو (البته قسمت هایی رو !مثلا تا حدودی در خصوص روابط جنسی قبل از ازدواج )تایید میکنن و این کمی گیج کننده هست کاش واسه ما یه توضیح کامل در این خصوص بدید.مثل همیشه دوستت دارم و منتظر محصول آموزشی، اول شهریور هم نزدیکه ها

سلام به خانم دکتر نازنین
لطفا کمکم کنید . گیج و سردرگم هستم.

خانم دکتر من در همایش زن جذاب ۹۷ شرکت کردم. راستش تمرین های کتاب ازدواج مثل اب خوردن اسان است رو هم تا خانه تکانی انجام دادم. هنوز فهرست دقیق ننوشتم. بقیه تمرینها مونده و تیپ و لباس پوشیدنم عوض نشده. به خودم خیلی نرسیدم و....

یک بار که کتاب رو مرور میکردم به خودم گفتم« وای که عجب چیزی بشم من. چقدر هیجان انگیز.و البته براوردم این بود که سطح انرژی ام خیلی بالا میره و احتمالا سلیقه خودم در انتخاب همراه زندگی ام تغییر میکنه و دیگه اون ادمهایی که الان میپسندم برام به چشم نمیان و قطعا بهترین رو میخوام و ....»

حالا میدونید چی شده؟
یک اقایی بهم معرفی شدن که شاید اگه قبل از همایش زن جذاب یا خوندن کتاب بود٬ فکر میکردم کیس بسیار خوبی هست. ولی الان دیگه نمیدونم. میگم من که هنوز تمرینهای کتاب رو تموم نکردم.
من دانشجوی دکترام. این اقا لیسانس ٬ بزار لیست بنویسم و... فکر کنم دستی دستی دارم کار رو خراب میکنم.
به نظرتون چکار کنم گیسوجونم؟
من ۳۶ سالمه . اقای معرفی شده ۴۵ سالشه و مجرد هستن(سابقه ازدواج ندارن). ادم محترمی هستن .

سلام خانم دکتر عزیزم
من یه تقاضا داشتم که چندان به این بخش مربوط نمیشه ولی چون در مورد ازدواجه و میتونه تو همین قالب پرسش و پاسخ بگنجه گفتم اینجا مطرح کنم..
اگه ممکنه بعد از تهیه این محصول فوق العاده ضروری، در مورد مسائل پس از ازدواج هم بخش سوال کردن بذارید تا نگرانی های ما مجردها از الان رفع شه (همون موانع ذهنیمون) یا متاهلا بتونند زندگیشونو سروسامون بدن. مثلا با همسر چشم ناپاک، شکاک و بد دل، خیانت کار و دارای ناهنجاری های دیگه چه کنیم؟ اگه درمان نشد چه؟ چقدر از این جدا شیم و با دیگری ازدواج کنیم؟ نگرانی از طلاق های مکرر هم خودش مانعی برای ازدواجه. البته این از بدبینی ما خانم های مجرد نسبت به ازدواج نیست ولی خوب مسائلي هستند كه ممکنه در زندگی متاهلی پیش بیان و از الان باید براشون چاره جویی کرد.
در مورد بعضی مسائل ديدم كه مقاله نوشتيد مثلا "با همسر خيانت كار چه کنیم؟» ولی موضوعات دیگه نه. خواستم اگه وقتشو داشتید این بخش رو هم قرار بدید تا بپرسیم و تو محصول مربوطه ج بگیریم. ممنونم

سلام به خانم دکتر نازنین

رفت و امد خواستگار به خونه٬ یک مسیله شخصی و درون خانوادگی هست؟
یا اشکال نداره و خوب هست که فامیل و اشنا بدونن؟ ایا خودش باعث جذب خواستگار میشه؟

سلام گیس گلابتون عزیز و پر تلاش ما
امیدوارم که تا الان محصول رو تا جاهای خوبی پیش برده باشید و توان تونو هم حفظ کرده باشید
سوالی که دارم اینه: تو وبینار «مردهای خوب را از دست ندهید» گفتید که از یخ شکن ها استفاده نکنید چون نتیجه منفی گرفته و به شدت تو ذوق تون میخوره، این کار واسه خانم هاییه که خیلی تو قرار ملاقات گذاشتن با آقایون مهارت دارند و حتی می دونند با چه آقایونی باید این کار رو انجام بدن، ما فرض می‌کنیم شما یخ شکنی رو بلد نیستید پس بی خیال این موضوع شید. کنجکاو شدم بدونم اونا چه مهارتی دارند و اون آقایون چه ویژگی هایی دارند. میشه تو محصول تون این مورد رو تشریح کنید؟ ممنون میشم.

دکتر جان سلام دیشب شب سختی برای من بود.
من از زمان دانشجویی یک گروه بزرگ دوستی 40 نفره ( خانم و آقا) دارم و اکثر دوستانم ازدواج کرده اند. 30 ساله ام . در این بین جدی ترین شغل در میان خانم ها به من تعلق دارد من یک مدیر قابل هستم . و تصور کنید دیشب به صورت همزمان هم یک ایمیل خبر ازدواج دو تا از دوستانمان ( که از قبل انتظار داشتم ) و سومین هدیه رایگان شما رو دیدم . به ازدواج دوستانم تبریک گفتم و بعد شروع به گوش کردن هدیه کردم .
خدای من !
حالم بدتر از این نمیشد
یعنی من جذاب و متین و خوش اخلاق نبودم ؟

احساس اجحاف کردم
احساس غم کردم
احساس خشم کردم
جذابیت ، اخلاق و متانت ..
با اینکه لازم بود امروز ساعت 7:30 سر کارم حاضر باشم تا ساعت 2 شب باز نظرات و سوالات اینجا و جواب های شما را خواندم...
گریه کردم ...
اما همان دیشب میدانستم شب مهمی از زندگی ام دارد اتفاق می افتد.
آرام تر که شدم به خودم گفتم ندا غصه ی چه چیزی رو میخوری ؟
شاید این خشم و حسرت تلمبار شده گره مشکل توئه.
کسی نگفته تو جذاب یا متین نیستی ... یا اخلاق بدی داری ..
لزوما ازدواج نکردن به معنی نداشتن این 3 نیست
ولی علاقه به ازدواج کردن به معنی تقویت این سه در تو هست .
تو شغل خوبی داری
مستقل و قدرتمندی و ریشه هات در خاک محکمه
چی بهتر از این حالا سر فرصت روی تقویت اینها کار میکنی . فرصت مادر شدن هم پیش رو داری...
پس غصه و حسرت و خشم و عصبانیتت رودر ابتدای راه پیش روم به دست محصول خداحافظ خشم میسپرم.

ای کاش و ای کاش و ای کاش به دخترک های کوشای ما در آستانه 20 سالگی گفته بشه که راه جذب خواستگار بهتر رشد های کاری و علمی نیست.
من خواستگاران خیلی خوبی زیر 22 و 25 سال داشتم و فکر میکردم با ارتقا شرایط کاری و تحصیلی ام به قول شما آپشن هام بالا میره و ازدواج بهتری خواهم داشت.
بگذریم. محصول خداحافظ خشم رو تهیه کردم . و امیدوارم بعد از این دوره ی یک ساله فرد مورد نظرم رو بیابم و قصه ازدواج من هم در همین صده ( 1300) به نتیجه برسه و کار به صده های بعد ( بعد از 1400 ) نیفته !

ای دل غافل اینهمه نوشتم سوالم یادم رفت!!
گیس گلابتون جان سوالی دارم
قسمتی از خواست من برای ازدواج کردن بخاطر دیگران و قضاوت دیگرانه .
اینکه انگار یک زن متاهل مقبول تر از یک دختر مجرد در سن بالاست و لابد دخترک مشکلی داشته و اینا !
شرم بر من و اینا ! میدونم .
اما مشتاقم بدونم با این خجالت چه کنم شرم از تجردی که به دنبالش دلیل تراشی های ذهنی برای اینکه من مجردم و دوستان و نزدیکانم اکثرا متاهل در ذهنم پیش میاد !
مثل اینکه بعضا به دوستانم این حس رو منتقل میکنم که با کسی در رابطه شناختی هستم در صورتی که نیستم .
یعنی نمیدونم چرا انقدر خواسته نشدنه انقدر بزرگ و ثقیل شده که دنبال دلیل تراشی افتادم !
خدا به داد برسه !

سلام
آیا با وجود این فشارهای اقتصادی و بی پولی و بی کاری باز هم پسرها تمایل به ازدواج دارند که حالا دخترها بخوان برای ازدواج برنامه ریزی کنند؟
من که هر کیو می بینم می گه کسی نمی تونه دیگه ازدواج کنه. اونایی هم که ازدواج کردن تو این چند سال دارن طلاق می گیرن.
دادگاه ها پر شده از موارد طلاق توافقی

سلام گیس گلابتون عزیز.بابت زحمتی که برای تهیه ی محصول جدید می کشید بسیار سپاس گزارم و خداقوت میگم.سوالی ازتون داشتم ،امکانش هست بشه بخشی از محصول رو سفارش داد؟ البته میدونم فعلا همچین امکانی وجود نداره اما اگر میشد مثلا فایل رو به 3 قسمت تقسیم می کردید و جداگانه هم امکان تهیه اش وجود داشت، خیلی خوب بود .چون شاید بعضیا توی بخشی از این مباحث مشکل داشته باشن یا قبلا توی همایش ها شرکت کرده باشن و نخوان دوباره هزینه کنن.مطمئنم متوجه منظورم میشید و درک می کنید.پیشاپیش از توجهتون متشکرم

سلام گیسو جان
میشه بگید این محصول شامل کدوم محصولاتتون میشه?
من فایلهای جذب همسر دلخواه و قبلا خریداری کردم که بعدش فکر کنم به اسم همسرگزینی در قرن 21 تغییر نام دادینش. درسته?
می خواستم بدونم که اون هم در این محصول جدید هست?
میشه بگید کدوم محصولاتتون و با این محصول جدید ادغام کردید?
ممنونم