سلام خانم دکتر عزیز،
اجازه بدید اول با خبر خوب شروع کنم! بی مقدمه! تقریبا دوماه پیش عقد کردم :))
من وبسایت شما را گهگاهی سر میزنم و از مطالب ارزشمند شما استفاده میکنم. کتاب ازدواج مثل آب خوردن هم چند سال پیش خریداری کردم و تمریناتش را هم انجام دادم. همونطور که در کتاب هم نوشتید و در تمامی مطالب مشابه، مثل کتابهای ارزشمند خانم دبی فورد، اشاره شده، تا وقتی عمیقا هدفی خواسته نشده باشد به دست نخواهد آمد! درست هست که من تمرینات کتاب شما را ۴ سال پیش انجام دادم ولی تازه دو ماه پیش ازدواج کردم و علتش هم این میدانم که تا همین تازگیها اعتقادی به ازدواج کردن نداشتم و البته به دلیل این بود که سایه های تاریک زیادی در موردش داشتم!
همینطور دو دوره تمرینات شکرگزاری را از طریق کانال تلگرامتان پیگیری کردم. سپاس زیاد برای تمرینات شکرگزاری. چون در دوره ای بودم که تنها شده بودم و پر از مشغله. در آستانه ی به قول دوستان اینجا burnout شدن بودم... آدمی نیستم که در مود افسردگی برم کلا و نمیخواهم اغراق کنم که تمرینات شکرگزاری کانال شما نجاتم داد! ولی بسیار کمک کرد به بهتر شدن روحیه ام. سپاس مجدد.
یک سوال:
به علت اینکه در اوایل دهه چهارم زندگیم هستم، فکر نمیکنم زمان زیادی برای بچه دار شدن داشته باشم! شاید چیزی در حدود ۵ سال. البته میدانم که بعضیها تا ۴۵-۵۰ سالگی هم بچه دار میشوند، ولی طبق مطالبی که خواندم بارداری سالمی نخواهد بود!
ما هنوز اقدام به بچه دار شدن نکردیم. ولی به فرزند خوانده گرفتن فکر میکنیم. سعی کردم مطالب زیادی در این باره بخوانم تا دیدی به دست بیاورم. میخواستم نظر فردی مثل شما که آگاه و دانا هستید و هم تجربه فرزندخوانده داشتن را دارید جویا شوم. یادم هست که مطلبی در وبسایت شما خوانده بودم درباره فرزندخواندگی، ولی مطلب بیشتر در مورد مادرهایی بود که فرزندخوانده دارند نه کسانی که میخواهند مادرخوانده شوند. البته یادم هست که مطلبی خواندم که در آن نوشته بودید افسوس که شانس مادر شدن را از دست دادید... نظر فردی چون شما برای من مهم هست از این باب که غیرمغرضانه و از روی آگاهی و علم نظر میدهید.
ما در موقعیتی هستیم که میتوانیم خودمان بچه دار شویم یا با گرفتن یک فرزندخوانده پدر و مادر شویم. مطالبی که در اینباره خواندم زیاد هست از مزایا و معایب در فروم های مختلف، از سمت کسانی که فرزند خوانده دارند یا میخواهند داشته باشند.
من مطمئن هستم که فرزندخوانده ام فرزندم خواهد شد و او را مادرانه دوست خواهم داشت و همسرم پدرانه او را دوست خواهد داشت. ولی سوال من اینجاست که چطور مطمئن باشم که بعدا از تصمیم به اینکه خودم تجربه بارداری را نداشتم پشیمان نخواهم شد؟ البته یک نظر دیگر این هست که خودمان بچه دار شویم و یک فرزند خوانده هم داشته باشیم. (خواهش میکنم از منظر علمی و روانشناختی پاسخ بدید. در مورد مسایل حقوقی این موضوع به قدر کافی اطلاعات کسب کرده ایم). سپاسگزارم پیشاپیش از اینکه ما را از نظرتان آگاه میکنید.
گیس گلابتون: تبریک می گویم تازه عروس زیبا. هزار بار تبریک می گویم. از طرف من به داماد خوشبخت هم تبریک بگویید. سپاسگزارم مرا در شادی خود سهیم کردید. آرزو می کنم به پای هم جوان بمانید و سالیان طولانی با شادی و تندرستی از شادی عشق برخوردار باشید.
متشکرم از سوال خوب شما. پذیرفتن فرزندخوانده از مواردی است که درباره آن تحقیق کرده ام و تجربیات شخصی دارم. به همین دلیل، بله حتما در این باره نظر خود را خواهم نوشت.
گیس گلابتونی های عزیز و دوست داشتنی! مثل همیشه یادآوری می کنم از شادی دیگران شاد شوید، برای دیگران شادی و خوبی آرزو کنید تا خدا هم قلب شما را شاد کند. یادتان باشد از هر دستی بدهید، از همان دست می گیرید. دلم می خواهد زیر این پست پر شود از تبریک و آرزوی خوشبختی برای این تازه عروس نازنین.