مهارت‌های زندگی

مهارت‌های زندگی

برای خانم‌های تحصیل‌کرده

مربی رشد فردی

دکتر آناهیتا چشمه علایی

راهنما


برای باز شدن صفحات بصورت همزمان

کلید ctrl   را پایین نگه داشته

سپس روی لینک کلیک کنید!

ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه
الفبای زناشویی
1390/08/20 00:00

پسرهای مامانی-2

مادرهای گرامی! از همین حالا پسرهای خود را مثل یک مرد بزرگ کنید و یادتان باشد که این پسر قرار است یک مرد بشود و آقای یک خانه. این پسر قرار است با زنی ازدواج کند. یادتان باشد که این پسر، همسر شما نیست. توقعاتی که باید از همسر خود داشته باشید، از پسر خود نداشته باشید، بلکه رابطه عاطفی قوی با شوهر خود ایجاد کنید. خانم های عزیز! ما زنها خودمان پسرهای خود را وابسته بار می آوریم. خودمان از پسرهای مان "مرد" نمی سازیم. مراقب باشید. در آینده فرزندان شما این مملکت را اداره خواهند کرد.

یکی دو سال پیش جایی مهمان بودیم. خانم میزبان، خانمی بسیار نازنینی بود. تحصیلات بالایی هم داشت. بسیار بالا. این خانم به صراحت اعلام کرد، پسرش از نظر ژنتیکی نمی تواند در کارهای خانه همکاری داشته باشد. من که از مرحله پرت بودم با ساده دلی فکر کردم منظورش این است که پسرش بیمار است و مشکل جسمی یا ذهنی مادرزادی دارد. دلم برای پسر بیمار سوخت. ولی منظورش این نبود! او می خواست به من حالی کند که در شان پسرش نیست که کار کوچکی در خانه انجام بدهد. این خانم تمام آن روز ما زنها را در آشپزخانه حبس کرد تا ناهار آماده شود. ما زنها دورادور خانم میزبان سرپا ایستاده بودیم تا او هنگام آشپزی تنها نباشد. بعد هم دسته جمعی ظرفها را شستیم. در حالی که مردها تمام مدت در فضای آزاد مشغول بازی و تفریح بودند.

پس از ناهار، مادر میوه پوست کنده در دهان پسر 19 ساله اش گذاشت! پسر سرخ و سفید شد و دست مادر را با عصبانیت پس زد. مادر ناراحت شد و گفت: "وا! چی شده؟ همیشه که می خوردی؟!" پسر در حالیکه سعی می کرد چشمش به کسی نیفتد، دهانش را باز کرد و میوه را قورت داد...

همان آقا پسر موقع غذا خوردن، برنجها را روی زمین ریخته بود (آخر طفلک یچه موقع غذا خوردن ریخت و پاش دارد دیگر!) مادر دوید و جاروبرقی را گرفت و خودش شروع کرد به جارو کردن. آقا پسر هم به سادگی اتاق را ترک کرد.

اگر شما شاکی هستید که چرا مردها در کار خانه به شما کمک نمی کنند، شما را ضعیفه می دانند، جلوی تلویزیون دراز کشیده اند و منتظر دریافت خدمات  هستند، به خاطر بیاورید که مادران آنها، چینین چیزی را به آنها القا کرده اند. وقتی یک خانم تحصیلکرده و مدعی برابری حقوق زن و مرد، در عمل خود و سایر زنها را خدمتکار مردان می داند، از زنان کم سواد چه انتظاری می رود؟ خود ما زنها هستیم که این قبیل مردان را بار می آوریم. مادرهای نازنین، آینده این مملکت به دست شماست. مراقب باشید که دارید چه چیزهایی به فرزندان تان آموزش می دهید.

همین جا بگویم از این که دختران را پرخاشگر و جنگجو و مردانه بار بیاوریم، هم طرفداری نمی کنم و مخالف هستم. مادرها، انسان بسازید، انسان.
وظیفه والدین این است که تا قبل از شش سالگی کودک خود را شاد و مستقل بار بیاورند. به او بیاموزند که خود را دوست بدارد و به خود احترام بگذارد. شادی را از درون خود بیابد و بتواند کار شخصی خود را انجام بدهد. این کار میسر نیست مگر این که مادر خودش شاد و مستقل باشد، به خودش احترام بگذارد، خودش را دوست بدارد و رابطه ای سالم با همسرش داشته باشد.
رابطه سالم یعنی رابطه ای که در آن زن و شوهر هردو هم قدرتمند باشند و هم آسیب پذیر. یعنی هم جرات بیان احساسات خود را داشته باشند و توان درخواست نیازهای خود را. یعنی بتوانند نیازهای خود را برطرف کنند، حاضر باشند نیازهای دیگری را با همدلی برطرف کنند و جرات داشته باشند نیازهای خود را درخواست کنند. یادمان باشد که انسانسازی از خود ما شروع می شود. ساختن نسل آینده و آینده این کشور و دنیا به دست تک تک ماست.

پی نوشت: دارم می روم اصفهان!

 از ذوق زدگی دارم بالا و پایین می پرم. من عاششششششششششق اصفهان و اصفهانی ها هستم. دلم می خواهد این سه روز از صبح تا شب در چهارباغ بالا و پایین بروم و صبحانه ناهار شام هم بریونی بخورم! بار اولی که قدم به مسجد شاه گذاشتم، انگار هوش و حواسم ناپدید شد. زانوهایم تا شد و روی زمین به سجده افتادم! این چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه اگر یک خانمی را وسط میدان شاه دیدید که دارد بلند بلند گریه می کند و می خندد ... بله ... گیس گلابتون خودتان است که از زیبایی های نفسگیر اصفهان اتصالی کرده: )))))))))))))))))))

نظرات

نظر شما
نام :
پست الکترونیکی :
وب سایت :
متن :

تصویر :

پوران

وای گیس گلابتون عزیز به اصفهان خوش اومدی. خییییلی دلم میخواد ببینمتون. میشه؟؟؟؟ آقا اصلن 5شنبه ناهار مهمان من! باشه؟

پاسخ
گیس گلابتون

قربون شکلت خانومیلبخند ممنونم

پاسخ
لي لي

بي نظيري لبخند

پاسخ
خدیجه زائر

کاملا موافق این مطلب هستم.با اینکه خودم پسر ندارم اما معتقدم انسانی عزیزه که برای هیچ کاری سرش رو خم نکنه جلوی دیگران......این عزت نفس بجا سکوی موفقیت هر انسانیه چه زن و چه مرد..البته با کیش شخصیت فرق داره........متاسفانه برخی تجربیات تلخشون موجب ایجاد عقده و سبب میلشون به توالی مشکلات مشابه برای دیگرانه........خیلی وقتا ذهنشون ناخوداگاه هم بطرف این کار سوقشون میده

پاسخ
نرگس

سفر خوش بگذره و اين پست رو خيلي خيلي دوست داشتملبخند

پاسخ
آرزو

سلام.من هم یک پسر کوچک دو ساله دارم...عجیب است که بچه ها تمایل دارن دو کودکی بیشتر از پدرشان تقلید کنند..شوهر من هم فقط تو کار خانه چیدن و بر چیدن سفره و اشغالها رو همیشه به عهده میگیرد و پسرم هم با این سن کم خود را موظف کمک کردن به او کرده...
ممنون گیس گلابتون عزیزم نوشته ات مثل تلنگری بر من اثر کرد برای تربیت بچه....قلب

پاسخ
مرجان

آخ آخ که چقدر هم تعداد این زنها زیاده
عزیزمی که میگی میدون شاه، ماچ نمیگی میدون امامدست

پاسخ
دخترخاك

اميدوارم بهت خوش بگذره

پاسخ
بلوط

گيس گلابتون عزيز منم يه پسر 3 ساله دارم و دارم يه مرد واقعي بارش ميارم ,مثل باباش(البته يه كم بهتر از باباش چشمک),ولي دلم ريش ميشه وقتي يه لحظه تصور ميكنم اگه يه زماني زنش بخواد اذيتش كنه (از اون فكراي بد)

پاسخ
ارش

اسمم مریمه وشوهری دارم که دوستش دارم خیلی زیاد ولی شوهرم همیشه وهمه جا میگه که مادرشو بیشتر از من دوست داره وواقعا هم همینه ولی به خاطر من هم خیلی کارا انجام داده من باید چیکار کنم که شوهرم مثل خودم منو دوست داشته باشه

پاسخ
sindrella

با نظرتون در مورد تربیت پسران و اصفهان کاملا موافقم
اصفهان شهر خاطره های منهگل

پاسخ
شاینا

گیس گلابتون عزیز من هنگامی که به باشگاه ورزشی می رفتم ، بعد از تعطیل شدن کلاس مادرانی را می دیدم که با عجله می خواهند به خانه برگردند تا ناهار را درست کنند و امور خانه را انجام دهند. سن این مادران نشان می داد فرزندان آنها حداقل بیست سال دارند. من با تعجب می پرسیدم : مگر شما بچه کوچک دارید که اینقدر مضطرب هستید؟ البته که نداشتند. دختران بیست و چند ساله آنها منتظر بودند مامان برایشان سفره پهن کند و دست به سیاه و سفید نمی زدند. پسرها که دیگر نگو.
گیسوجان هیچگاه نشد من جلوی خانم های متاهل اعم از شاغل یا خانه دار یا جوان یا سن بالا از خانه داری یا آشپزی صحبت کنم مگر اینکه این جملات را بشنوم : مگر مادرت در خانه نیست ؟ آیا ازدواج کرده ای ؟ آه... برایم جالب است که دختری آشپزی کند آخه دخترها می گند درس داریم.
اوه خانمی معلومه دیگر وقت شوهر کردنت شده باید بری. حتی یک نفر پا را از این فراتر گذاشت و گفت مادرت می تواند هم ظرف بشوید و هم مدیریت خانه را بکند. تو خیلی سخت می گیری.
فکر نکنید من در پانزده سالگی این سخنان را شنیدم. بلکه حداقل بیست و پنج سال داشتم که خانمی از اینکه من سبزی از مغازه می خرم و سبزی ها را می شناسم اظهار تعجب می کرد.

پاسخ
گیس گلابتون

بله... متاسفانه در طبقه متوسط به بالا که وضعیت همین است. در موردش خواهم نوشت. خدا عاقبت چنین بچه هایی را بخیر کند.

پاسخ
برچسب ها : 
ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه