زندگی من مثل همه مردم، مجموعه‌ای از تلخ و شیرین است، ولی من انتخاب کرده‌ام شیرینی‌های زندگی‌ام را با شما سهیم شوم. هرگز خیال ندارم وانمود کنم هیچ مشکلی در زندگی ندارم و یا هیچ عیبی در رفتار و کردارم نیست. من یک آدم معمولی هستم. اگر بتوانم لحظه‌ای در روز، نور شادی و امید را به قلب شما بتابانم، وظیفه‌ام را در این دنیای زیبا انجام داده‌ام. ریختن چرک آب زندگی بر سر خواننده‌ها، کار ناشایستی است. به نظر من نویسنده‌ای هنرمند است که بتواند امید و شادی را به قلب مردم هدیه کند، وگرنه گله و شکایت از زندگی، کار ساده‌ای است.

مهارت‌های زندگی

مهارت‌های زندگی

برای خانم‌های تحصیل‌کرده

مربی رشد فردی

دکتر آناهیتا چشمه علایی

راهنما


برای باز شدن صفحات بصورت همزمان

کلید ctrl   را پایین نگه داشته

سپس روی لینک کلیک کنید!

ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه
دفترچه خاطرات گیس گلابتون
1394/05/08 18:11

زندگی شگفت انگیز دانیل استیل، نویسنده معروف

دانشجو بودم، هجده نوزده ساله. یک کتابفروش کتاب پیمان عشق اثر دانیل استیل را به من معرفی کرد و  گفت عاشق این کتاب می‌شوی.

 

از کتاب خوشم نیامد، زیرا می‌دانستم اگر صورت یک نفر به شکلی هولناک بسوزد، هرگز به کمک جراحی پلاستیک، ظاهری طبیعی پیدا نمی‌کند، چه رسد آن که به زیبارویی بی مانند تبدیل شود. هسته اصلی کتاب، دروغ بود، به همین دلیل از کتاب خوشم نیامد. دیگر سراغ کتاب‌های دانیل استل نرفتم. هرگز، ولی همیشه از تعداد زیاد کتاب‌های او متعجب می‌شدم.

 

تا این که هفته پیش در کتابخانه رودهن زندگینامه او را پیدا کردم. آخ جون! ببینیم او چگونه توانسته این همه کتاب بنویسد. خدای من! زندگینامه او از هر رمانی شگفت انگیزتر است!

 

·       پنج بار ازدواج کرده و در حال حاضر از همسر پنجم خود نیز طلاق گرفته است

·         شش فرزند به دنیا آورده

·         تا به حال هشتاد کتاب نوشته

·       روزی هشت ساعت می‌نویسد (هوووووووه! پس اینجوری هشتاد کتاب می‌نویسد. من که فقط روزی نیم ساعت می‌نویسم، میدانم روزی هشت ساعت نوشتن، یعنی چه! یعنی محال! یعنی نشدنی! یعنی دست نیافتنی! آفرین به همت بلند این خانم)

 

·         سالی بیست میلیون دلار درآمد دارد

·         یک  وبسایت فعال دارد

  

او اولین بار در هفده سالگی با مردی همسن پدرش ازدواج می کند، یک بانکدار ثروتمند از خانواده ای اشرافی. دانیل استیل زنی پرانرژی و جنجالی است و نتوانست یک ازدواج حساب شده و پر از مقررات اشرافی را تحمل کند. علیرغم نارضایتی همسر و خانواده همسرش، یک شغل خبری پیدا کرد.

 

دانیل استیل در نیویورک زندگی می‌کرد. در یکی از مصاحبه‌هایش عاشق مردی زندانی در سانفرانسیسکو  می‌شود. او خانه را ترک می‌کند و به سانفرانسیسکو می‌رود تا با آن مرد زندانی ازدواج کند. دانیل استیل از همسر اولش یک فرزند دارد.

 

نیویورک در شمال و شرق آمریکا قرار دارد و سانفرانسیسکو در جنوب و غرب آمریکا. می‌توانید تصور کنید او برای رسیدن به عشقش حاضر شده چه مسافتی را طی کند؟

 

همسر اولش او را طلاق می‌دهد و دانیل استیل می‌تواند در زندان با همسر دومش ازدواج می‌کند. همسر دومش از زندان آزاد می‌شود و زندگی با هم را آغاز می‌کنند، ولی همسر دوم او، یک جنایتکار جنسی است. در طی دو سال ازدواجشان، همسر دانیل استیل به چندین خانم حمله می‌کند و بشدت به آن‌ها آسیب می‌رساند.

 

دانیل اتهامات را باور نمی‌کرد. وکیل می‌گیرد، خودش از همسرش دفاع می‌کند، خلاصه به هزار در می زند که اتهامات را رد کند، ولی شواهد محکمی برای محکومیت مرد وجود دارد. همسر دوم باز هم راهی زندان می‌شود. دانیل هر هفته به او سر می زند، ولی همسر دوم رفتار بدی با او دارد.

 

کم کم عشق دانیل سرد می‌شود. به مرد سومی دل می‌بندد که سابقه اعتیاد داشته و در کمپ ترک مواد مخدر بود. دانیل از همسر دوم طلاق می‌گیرد و به عقد سومین همسر در می‌آید. دو هفته بعد از ازدواج سومش، فرزندی که از همسر سوم در شکم داشت، به دنیا آمد.  این یکی ازدواج هم دوام نمی‌آورد، زیرا همسر سوم به اعتیاد برمی گردد.

 

دانیل با مردی متأهل آشنا می‌شود، مردی ثروتمند و صاحب خط کشتیرانی. پس از مدتی هر دو از همسرانشان جدا می‌شوند و با یکدیگر ازدواج می‌کنند. دانیل از همسر چهارمش چهار بچه دارد. کتاب بیوگرافی در اینجا به پایان رسید:

 

دانیل استیل در قصری  رؤیایی

 با شش فرزند و دو فرزند خوانده

لشگری از خدمتکاران

 کتاب‌های پرفروش

درآمدی کلان

و بالاخره او عشق واقعی‌اش را یافته است.

 

وقتی به ویکی پدیا مراجعه کردم با کمال تعجب متوجه شدم دانیل استیل از همسر چهارم و پنجمش هم طلاق گرفته است.

 

عجب زندگی پرفراز و نشیبی...

 

او از عشق می‌نویسد ولی در واقع هرگز عشق واقعی را نیافته. او  شانس خود را در پنج ازدواج آزموده. او شخصیت اصلی داستان‌هایش را از شوهران متعددش اقتباس کرده، ولی آن‌ها را به  شکلی ترسیم می کرده که آرزو داشته است.

  

دلم برای او سوخت. تصمیم گرفتم یکی دو تا کتاب دیگر از او بخوانم. خب... شاید برای همین آدم‌ها به قصه پردازی پناه می‌برند، برای فرار از واقعیت تلخ روزمره و ساختن رؤیایی شیرین.

 

به قول پاملا تراورز، نویسنده ماری پاپینز:  تو همیشه می‌توانی چیزی که می‌خواهی باشی و داشته باشی. اگر در واقعیت نشود، در خیال که می شه!

 

دنیای خیال، دنیای زیبایی است.

 

 

نظرات

نظر شما
نام :
پست الکترونیکی :
وب سایت :
متن :

تصویر :

nasim(nafsepak)
http://mymiracles.persianblog.ir

سلام گیس گلابتون
من این تجربه رو داشتم
من تو زندگی گذشته ام که با یه مرد با اختلال شخصیتی درمان نشدنی (هیستریونیک)زندگی میکردم و 8 سال اون ازدواج طول کشید 5 تا رمان نوشتم و تمام خلاءهای عاطفیم تو زندگیم رو از اون طریق جبران کردم
یه زمانی که خیلی بهم سخت میگذشت و به شدت احساس کمبود محبت داشتم روزی یه دونه فیلم هندی میدیدم

وقتی در اثر یک معجزه من بالاخره تونستم ازش جدا بشم و الان هم با همسر دومم خیلی خوشبختیم و یه بچهء 20 ماهه دارم وقتی داشتم مغناطیس پول شدن و 10 گام ثروتمند شدن رو میخوندم به سرم زد که رمانهایی که تو اون زمان نوشتم رو چاپ کنم
حالا بازنویسی میخوان و باورت نمیشه من الان اونقدر از عشق همسرم پر هستم که اصلا دستم به نوشتن رمان نمیره
ولی عزمم رو جزم کردم که یکی یکی بازنویسی و چاپشون کنم
از کجا معلوم شاید منم با نوشتن اونها ثروتمند شدم و اون 8 سال زندگی مزخرف یه سودی برام داشته باشه

پاسخ
گیس گلابتون

عزیز دلم
خوشحالم که الان خوشبختی. خوشحالم که کودک عزیزت را در آغوش داری
خدا را شکر

مطمئن باش زندگی با مردی نیمه دیوانه برایت سودهایی داشته. شاید ثروت هم بدست بیاوری و شهرتقلب

پاسخ
pushana

سلام نسییییم. چقدر خوشحالم که عاقبت به خیر شدی. کاش با الهام از زندگی جدیدت هم شروع به نوشتن کنی و همه رو سرشار از حس های خوب کنی.امیدوارم به زودی کتابتون چاپ بشه.

پاسخ
vahab56

سلام چرا 999بار(یاشاید رقمی نزدیک به این )شکست ادیسون یاشکست های متعددابراهام لینکلن رو میستاییم ولی شکست درعشق وازدواج رو تقبیح میکنیم واون رومقدمه ای برای پیروزی نمیدونیم ؟علت این برخورد دوگانه چیه ؟

پاسخ
گیس گلابتون

آقای وهاب عزیز
شما همیشه مباحثی جالبی را مطرح می کنید.
اگر نظر مرا می پرسید، من شکست در عشق را تقبیح نمی کنم. به نظر من عاشق نشدن و خطر نکردن، قبیح است.
به نظر من از ترس شکست خوردن، ازدواج نکردن، کار ترسوهاست.

البته این نظر من است
متشکرم از حضور شما در این سایت. مرا دلگرم می کنید. همیشه از این نظرات عالی بگذارید. آدم سرحال می آیدلبخند

پاسخ
pushana

فکر می کنمفرهنگ مت نسبت به اونهایی که جدا شدن باید عوض بشه نسبت با مادران ناتنی و خیلی چیزای از این قبیل باز ماها یه مقدار دیدمون باز شده و افکارمون تغییر کرده ولی نسل قبل از ما هنوز همونطور فکر می کنن.

پاسخ
گیس گلابتون

آقای وهاب عزیز
شما همیشه مباحثی جالبی را مطرح می کنید.
اگر نظر مرا می پرسید، من شکست در عشق را تقبیح نمی کنم. به نظر من عاشق نشدن و خطر نکردن، قبیح است.
به نظر من از ترس شکست خوردن، ازدواج نکردن، کار ترسوهاست.

البته این نظر من است
متشکرم از حضور شما در این سایت. مرا دلگرم می کنید. همیشه از این نظرات عالی بگذارید. آدم سرحال می آیدلبخند

پاسخ
vahab56

متشکرم ازشماکه اجازه میدید کامنت من درسایتتون منتشر بشه ومتشکرم که به اون پاسخ میدید خوشحالم که تقبیح نمیکنید اونجایی که نوشتید دلم براش سوخت فکرکردم ازروی تقبیح نوشتید ولی خب الان فهمیدم اشتباه فکرمیکردم البته ازدواج نکردن من ازروی ترس نیست بلکه بیشترفلسفیست واین هم میدونم که اصلاشما روی سخنتون بامن نبود واصلا هم بیاد این مساله نبودید ولی خب دیدم مناسبت داره درباره خودم گفتم سپاسگزرام

پاسخ
گیس گلابتون

ممنونم آقای وهاب عزیز
همانطور که فرمودید روی سخن من با شما نبود. به طور کلی عرض کردم.
شما صلاح خود را بهتر از هر کسی می دانید.

پاسخ
pushana

مرسی از این نوشته.احتمالا دانیل استیل هم برنامه ذهنی ناخودآگاه برا چنین ازدواجهایی داشته!!

پاسخ
f.m.sarpiri

سلام ...خسته نباشید. مطلب بسیارجالب وخوانندنی بود..ولی حقیقتاً شکست عاطفی خیلی تلخه....باخوندن این داستان متوجه شدم میشه دوباره ودوباره عشق راهم ازنوساخت...ماقوی تر ازشکست عاطفی هستیم.مرسی.

پاسخ
parvaaz

چه جالب...من چندین کتاب از ایشون خوندم بودم در زمان نوجوانی و البته اصا سبک مورد علاقه ام نبود و دیگه رهاش کردم..اما نکته جالب و شاید تاسف برانگیز اینه که نمی دونستم دانیل استیل یک زن است!!! واقعا از خودم شرمندم که این همه سال یه ذره اطلاعات راجع به این نویسنده نداشتم...آخه اسمش شبیه مردهاست :)

پاسخ
هوشتره

سلام
ممنونم از این پست
یه جایی نوشته شده دو هفته بعداز ازدواج سومش فرزندی که از همسر سوم در شکم داشت به دنیا آمد

پاسخ
گیس گلابتون

ممنونم هوشتره عزیز از کامنت شما
ولی من چنین چیزی ننوشتم. میشه خواهش کنم متن را مطالعه بفرمایید؟
سپاسگزارم

پاسخ
gladmari
http://tedtalks.blog.ir

اولین چیزی که به ذهنم اومد اینه که عجب پوست کلفتی داره. شکست عاطفی خیلی دردناکه .چطوری تونسته روحیه خودشو بالا نگه داره؟

پاسخ
sahara57

جالبه، اعتراف می کنم که حتی یه دونه از کتابای ایشون رو نخوندم، دوران نوجوانی ما دو نویسنده خیلی پر سرو صدا بودن، دانیل استیل و فهیمه رحیمی و من هیچکدوم رو دوست نداشتم، اما جالبه که تمام مدت فکر می کردم دانیل استیل مرده و مونده بودم چطور یه مرد رمان صرفا عاشقانه می نویسه! اصلا فکرشم نمی کردم خانم باشه.

پاسخ
هوشتره

سلام
ولی این جمله دقیقا از متن گرفته شده پاراگرافی که اول اون با کم کم عشق دانیل سرد میشود انتهای پاراگراف
سوال من آینه که از همسر سومش یا همسر دومش
شاید چیز پیش پا افتاده ای باشه نمی دونم چرا که بعده خوندن متن ذهنم و بخودش مشغول کرد

پاسخ
هوشتره

من متن و نه یکبار دو بار خوندم واین تیکه ای که گذاشتم دقیقا از متن بوده در هر صورت
موفق وپای دار باشید

پاسخ
گیس گلابتون

متشکرم از این که این متن را بارها خوانده اید.

دانیل استیل هنوز زن همسر دومش بوده که از همسر سومش حامله می شود.
دو هفته بعد از عروسی با همسر سومش، فرزندش دنیا می آید. این فرزند از همسر دوم نبوده، بلکه از همسر سوم بوده است.

پاسخ
pushana

من فقط کتاب پیمانش رو خوندم شاید بیش از 25 سال پیش . کتاب آدمو تا آخر با خودش می بره ولی در نهایت هرگز دوست نداری دواره بخونیش.

پاسخ
ziba20

من کتاب دانینا از این نویسنده را دوران نوجوانی خوانده ام
قصه زندگیش برایم عجیب است ویه سوال تو ذهنم ایجاد میشه که چرا بیشتر سراغ مردهای مشکل دار میرود..... جانی ....معتاد ...

پاسخ
shatab

سلام یعنی یکی هیچوقت ازدواج نکنه یکی رو هم روهم ازدواج کنه این عدالته؟؟؟ ولی جدی هرکی هرچی داره از همت ودل بزرگ
خودش داره من جا این خانوم بودم با این همه شکست عاطفی الان ام اس شدید گرفته بودم

پاسخ
shatab

واقعااااا دمش گرمه که براش مهم نبوده.زندگیشو کرده. ودر ضمن نمیدونستم این دانیل استیل زنه!!!!!!!

پاسخ

من رمان های زیادی ازدانیل استیل خوندم البته سالهاپیش بوده زمان دیپلم داستان کامل رمانهاش دقیق یادم نیست ولی این نویسنده خلاقیت زیادی دربه تصویرکشیدن عشق وعلاقه قلبی داره رمان عشق ویک دروغشودوست دارم هنوزیادمه سیسیلی وروجرچطوری باهم سرکوچکترین موضوعی بحث وجدل داشتن وکَل کل میکردن دعواهای زیاد ولی طاقت دوری ازهم رونداشتن وبعدازیه دوره اززندگی که ازهم فاصله میگیرند دوباره دست سرنوشت اوناروبهم میرسونه منتها " پخته ترعاقلترباتجربه تر"وامادانیل استیل بیوگرافی مختصری ازشون توی سایت گیس گلابتون همین سایت بالاخوندم باورم نمیشه اینقدرزندگی متلاطمی داشتن نویسنده ای که عشق رودررمانهاش درلفافه زنده نگه میداره وبه موقع بروزش میده ...اینقدرلطیف پراحساس ...چراتوی زندگی شخصی خودش همش شکست خورده ؟! شایدمن حواسم میره به سیمین دانشورخودمون که اول وآخرعاشق جلالش بود وبه پای جلال آل احمد توی اوج فضای پرتنش سیاسی واجتماعی اون دوره موندساخت نوشت ونوشت وازجمله سووشون رابه یادگارگذاشت جالبه سیمین وجلال زندگیشون سالها ثمره ای هم نداشت ولی دوام داشت ؟! اونوقت دانیل استیل هنرمند بااحساس ۵بارازدواج و۶فرزندداشته وآخرسر تنهاس وگفته هنوز به عشق واقعی خودش یارضایت اززندگی نرسیده !! اینجاست که میگن خوشبختی یه احساس درون ماست وبرای هرکی بادیگری فرق داره وهرکس خودش باید به این حس برسه ربطی ام نداره چندبارازدواج کنی یاطلاق بگیری فرزندی داشته باشی یانداشته باشی مهم این حس غریب وقشنگه که وجودآدمی رومملوازحضورش کنه ودراون صورت خودتوبی نیازوراضی میبینی حالادرهرشرایط وامکانات

پاسخ
گیس گلابتون

ممنونمگل

پاسخ
برچسب ها : 
ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه