زندگی من مثل همه مردم، مجموعه‌ای از تلخ و شیرین است، ولی من انتخاب کرده‌ام شیرینی‌های زندگی‌ام را با شما سهیم شوم. هرگز خیال ندارم وانمود کنم هیچ مشکلی در زندگی ندارم و یا هیچ عیبی در رفتار و کردارم نیست. من یک آدم معمولی هستم. اگر بتوانم لحظه‌ای در روز، نور شادی و امید را به قلب شما بتابانم، وظیفه‌ام را در این دنیای زیبا انجام داده‌ام. ریختن چرک آب زندگی بر سر خواننده‌ها، کار ناشایستی است. به نظر من نویسنده‌ای هنرمند است که بتواند امید و شادی را به قلب مردم هدیه کند، وگرنه گله و شکایت از زندگی، کار ساده‌ای است.

مهارت‌های زندگی

مهارت‌های زندگی

برای خانم‌های تحصیل‌کرده

مربی رشد فردی

دکتر آناهیتا چشمه علایی

راهنما


برای باز شدن صفحات بصورت همزمان

کلید ctrl   را پایین نگه داشته

سپس روی لینک کلیک کنید!

ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه
دفترچه خاطرات گیس گلابتون
1390/08/20 00:00

شیطانک سرخ

می خواهم ماجرایی را تعریف کنم که تا به حال جرات نکردم برای کسی بگویم. پیش خودتان می ماند؟

حدود ده سال پیش یک دوره ریکی گذراندم و پس از آن بیست و یک روز به خودم ریکی دادم. کسانی که ریکی گذرانده اند، می دانند که این کار توصیه همه کلاس های ریکی است. در طی این بیست و یک روز ریکی، شانه راست من دچار چنان دردی شد که من از شدت درد فریاد می زدم. استاد ریکی گفت برونریزی است و توصیه کرد که به ریکی دادن ادامه بدهم. من هم مثل یک شاگرد حرف گوش کن، به ریکی دادن ادامه دادم. بیست و یک روز تمام شد و انتظار می رفت که من سرشار از انرژی و شفافیت و از این قبیل حرفها باشم، ولی برعکس من کامل چلاق شده بودم. استاد ریکی گفت: "این شانه درد دلیلی دارد و تا دلیل آن بر تو روشن نشود، تو را رها نخواهد کرد." چشم بسته غیب گفت! می گویند: "از کرامت شیخ ما چه عجب، شیره را خورد و گفت شیرین است!"

بگذریم. شش ماه فیزیوتراپی کردم تا قدری شانه ام بهتر شد. حالا هر ارتوپدی می پرسد: "تو با شانه ات چه کردی که چنین شد؟" رویم نمی شود که بگویم ریکی داده ام! می گفتم: "لیپوساکشن زیاد انجام داده ام!!!"

همانطور که بارها گفته ام من هفده سال است که تمرینات مراقبه ای انجام می دهم. هر کس که این همه روی چاکرای ششم کار کرده باشد، "یک چیزهایی" می بیند و دیدن "چیزها" نشانه خوب بودن و معنوی بودن و متعادل بودن و هیچکدام از این حرفها نیست. فقط دیدن "یک چیزهایی" است. من هم "یک چیزهایی" می بینم. برای مثال می دیدم که انرژی سرخ تیره ای مثل یک توده بالای شانه من ایستاده است. گاهی اوقات هم این توده سرخ را مثل یک شیطان سرخ می دیدم که دندان هایش را در شانه ام فروکرده است. چیزهای مثل صلیبی که بردوش گرفته ام یا میخی که به شانه راستم کوبیده می شد هم می دیدم، ولی دردم درمان نشد. گاهی اوقات از این توده می ترسیدم. چون در فیلم های ترسناک، جادوگرها روی شانه راست خود یا یک کلاغ سیاه دارند و یا یک گلوله آتش!!!

هربار خودم یا دیگری به این توده انرژی می داد، ورم می کرد و بزرگتر می شد و شانه ام بیشتر درد می گرفت. تنها چیزی که درد را برای مدتی آرام می کرد، غوطه ور شدن در آب و یا نوازش دست ماساژورم بود.

چند روز اخیر بالاخره فهمیدم که چی به چیست. این توده قرمز چرک، خشمی است که در شانه من جمع شده. خشمی که هیچوقت جرات ابراز آن را نداشتم. زیرا در دوران کودکی اگر خشمگین می شدم، بشدت تنبیه می شدم. دختر خوب که داد نمی زند! دختر خوب که کسی را کتک نمی زند! دختر خوب که این حرفهای بد را نمی زند! دختر خوب لبخند می زند! دختر خوب خوش اخلاق است! دختر خوب مودب است!

شیطانک سرخ! حالا فهمیدم که تو جزوی از وجود خود من هستی. بخشی که طرد کرده بودم. به همین دلیل فقط با آب یا نوازش دست  آرام می شوی. برای همین با اخم و تخم از من جدا نمی شوی. چون تو بخشی از خود من هستی. باشد. اگر دوست داری همین جا بمان. گاهی اوقات دندان هایت را در شانه ام فرو کن تا به خاطر بیاورم دارم اجحاف را تحمل می کنم یا زیادی به خودم فشار می آورم. حالا فهمیدم که تو دوست من و محافظ من هستی. می خواهم به حرف هایت گوش کنم. کلی قصه برایم داری. می شنوم. می شنوم. می شنوم. با هم دوست می شویم. من دوستت دارم شیطانک سرخ.

نظرات

نظر شما
نام :
پست الکترونیکی :
وب سایت :
متن :

تصویر :

فاطمه بهار

گیسو جون؛ چرا کامنت من نیس؟!گریه

پاسخ
گیس گلابتون

خودت می دونی چرا. به من ایمیل بده خانومی

پاسخ
بارانrf

چقدر لذت می برم از اینکه شما هر فعالیتی را که در رابطه با روح و عالم معناست تجربه کردید. از خواندن کتابهای عرفانی تا مراقبه و .... خوشا به سعادت روحتان که در جسم چنین کسی قرار دارد

پاسخ
نازنین

چه جالب!
تمرین های مراقبه ای و از چی و چه جوری
شروع کنیم؟

پاسخ
گیس گلابتون

کم کم می گویم

پاسخ
مینا گلی

چه خوب.

پاسخ
samira

سلام گیس گلابتون عزیز
خدا قوت و آفرین به این شهامت. یه مدتی میشه که دوست دارم کتاب نیمه تاریک وجود بخونم، دوست داشتم نظرتونو در مورد این کتاب بدونم ؟ دوست دارم با نیمه پنهان وجودم که همیشه مخفی مونده آشنا شم، ولی نمی دونم تمرینات این کتاب تا چه حد مطمئن هستند. اگر راهکار دیگه ای هم مد نظرتون هست، با کمال میل استقبال می کنم و ازتون ممنونم.

پاسخ
گیس گلابتون

کتاب نیمه تاریک عالی است.

پاسخ
هدی

آخی ی ی ی ی. چه خوب که علتش رو فهمیدین:)

امان از این برون ریزی ریکی که من همه اش دچار تب و تهوع می شم...

پاسخ
نرجس

چه دوست بانمکی!لبخند

پاسخ
سمانه

آنی منم از اون جوجو ها دارم تو کمرم شبا بغلش میکنم میخوابمنیشخند

پاسخ
زهرا

ببخشید ریکی چیه؟سوال

پاسخ
خانمی

چند مدتی رو به خوندن فصل های یک تا چهار نیمه تاریک اختصاص داده بودم، با دقت میخوندمش خیلی خیلی تاثیر خوبی داشت ، خیلی دلم میخواد وقت آزاد گیر بیارم و کتاب رو ادامه اش بدم!
اونم از احساسات و صفات طرد شده نوشته ، خوب کاری کردی احساس طرد شده رو پذیرفتی :)

پاسخ
سپید

سلام
منم شنیدم علت درد شانه راست فشار عصبی هست.
ولی من تو عمرم هیچوقت این دردو نداشتم.
فک کنم حسابی به خودت فشار می اری و خیلی حرص می خوری خانومی که این جور دردی داره.
البته مطمئنا شما خودت بهتر از ما میدونی باید چی کار کنی!

پاسخ
VAHIDEH

با سلام، منم ممنونم که تجربه ها تونو با ما درمیان می گذارید. چقدر عالی می شه که اگه بتونید برای ما دوره های راه دور چاکراها و غیره بگذارید.

پاسخ
مینا گلی

گل چه خوبه که هستید.

پاسخ
حوا

حالم دگرگون شد . چقدر عجیب بوده !!!!!!

پاسخ
najme

گيسو جان خيلي عكساي بامزه اي براي پست هات انتخاب مي كني مثل اين شيطانك سرخ

پاسخ
محمدعلی

چه خوب که اینقدر شجاعی

پاسخ
pushana

این کودک حتما شفا پیدا کرده!همان شیطانک را میگویم.من ریکی نرفتم یه دوره ی کوتاه دیگه رفتم.من فقط ابتداییشو رفتم(سبک یگی).کاری که اول به من یاد دادن تمیز کردن چاکرا بود.بعد اگه لازم بود انرژی دادن!!

پاسخ
برچسب ها : 
ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه