زندگی من مثل همه مردم، مجموعه‌ای از تلخ و شیرین است، ولی من انتخاب کرده‌ام شیرینی‌های زندگی‌ام را با شما سهیم شوم. هرگز خیال ندارم وانمود کنم هیچ مشکلی در زندگی ندارم و یا هیچ عیبی در رفتار و کردارم نیست. من یک آدم معمولی هستم. اگر بتوانم لحظه‌ای در روز، نور شادی و امید را به قلب شما بتابانم، وظیفه‌ام را در این دنیای زیبا انجام داده‌ام. ریختن چرک آب زندگی بر سر خواننده‌ها، کار ناشایستی است. به نظر من نویسنده‌ای هنرمند است که بتواند امید و شادی را به قلب مردم هدیه کند، وگرنه گله و شکایت از زندگی، کار ساده‌ای است.

مهارت‌های زندگی

مهارت‌های زندگی

برای خانم‌های تحصیل‌کرده

مربی رشد فردی

دکتر آناهیتا چشمه علایی

راهنما


برای باز شدن صفحات بصورت همزمان

کلید ctrl   را پایین نگه داشته

سپس روی لینک کلیک کنید!

ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه
دفترچه خاطرات گیس گلابتون
1390/08/20 00:00

عاشق خوزستان-1

عاشق خوزستان هستم. درخشان ترین خاطرات زندگی من در اهواز و آبادان شکل گرفته اند. هروقت به آن شهرهای طلایی فکر می کنم که زیر آفتاب تند جنوب می درخشیدند، قلبم تندتند می زند. آسمان آبی تند، نخل های باشکوه، آسفالتی که از داغی هوا آب شده اند و قیر آن به کف کفش می چسبد، مزه کنار و رطب. طعم زندگی لوکس، باشگاه های شیک و هتل های درجه یک. ما در شهر کوچکی زندگی می کردیم که امکانات رفاهی محدودی داشت، ولی پنجشنبه ها و جعمه ها به اهواز و آبادان می رفتیم و خدایا ... عجب بهشتی بودند ...

در سن ده سالگی به تهران آمدیم و دیگر به خوزستان برنگشتیم. خوزستان را پس از جنگ ندیده بودم. رزیدنت های سال سوم جراحی موظف هستند که یک ماه در جایی دورافتاده خدمت کنند. من به شوق دیدار مجدد بهشت کودکی، شهری را در خوزستان برای گذراندن طرح یکماهه انتخاب کردم: شهر شادگان.

شادگان به ونیز ایران معروف است. تالاب شادگان، بسیار زیباست و در زمستان پرندگان متنوعی به آن کوچ می کنند. مطالبی که در دنباله خواهم نوشت، خاطرات پانزده سال پیش من است. شاید اوضاع در شادگان تفاوت کرده است. نمی دانم. به هر حال آنچه که من دیدم این بود.

مردمان شادگان عرب هستند و به اندازه ای فرهنگ مردمان آنجا با ما متفاوت است که من فکر می کردم به کشوری خارجی سفر کرده ام. همه لباس عربی به تن داشتند و به زبان عربی تکلم می کردند. زنان نقابدار و مردان با چشم های درشت سیاه سرمه کشیده با صورت هایی شبیه به شمایل های مذهبی. زنها یک کلمه فارسی نمی دانستند و برای معاینه آنها نیاز به حضور مترجم بود. زنها زیر آفتاب کپسول گاز روی دوش می گذاشتند و به این سو آن سو می بردند و مردها زیر سایه جلوی مغازه روی صندلی های ولو شده بودند و مگس را از روی صورت خود می پراندند. جوی های جلوی مغازه شان پر از لجن بود. چاله های جلوی مغازه شان پر از آب متعفن بود، ولی آنها بی توجه به گندابها، به چشمچرانی مشغول بودند.

ادامه دارد...

 

 

نظرات

نظر شما
نام :
پست الکترونیکی :
وب سایت :
متن :

تصویر :

آزاده

سلام خانم دکتر عزیزم خاطرات زیبایت برای من همیشه جالب ودوست داشتنی است وهمچنین احساس پاک وبکرت نسبت به زندگی وهر آنچه که در اطرافت میگذرد مرا غرق در شادی میکند کاش من هم هم مثل شما این گونه به زندگی نگاه میکردم وشاد میشدم یک سوال درقسمت افزایش پول نوشته اید عضو سایت پورتال شویم من عضوشدم ولی چگونه باید مباحث شما را پیگیری کنم لطفا راهنمایی کنید متشکرم

پاسخ
گیس گلابتون

از پست اول شروع کن و کم کم همه تمرینات را انجام بده. موفق باشی

پاسخ
الهه

سلاااااااااام خانم دکترعزیزم، من عید امسال اهواز بودم، شادگان رو ندیدم ولی اهواز شب های قشنگی داشت، جاتون خالی کنار کارون از اون فلافل های کر و کثیف و خوشمزه و معروف هم خوردیملبخند

پاسخ
گیس گلابتون

شب های کارون را ندیده ای ... قدم قدم مردم بندری می رقصیدند ...

پاسخ
ستاره آسمان

اينم چيز عجيبي نيست !اين خصلت بيشتر عربهاست متاسفانه !ايشالا فرهنگمون روز به روز بالاتر برود

پاسخ
حوری

خاطراتتو خیلی قشنگ می نویسی ! بازم بنویس خانوم دکتر عزیز لبخند

پاسخ
آسمونی

سال نو با تاخیر مبارک

پاسخ
بارانrf

واقعا قلم زیبایی داری به زودی منتظر چاپ کتابهات هستم. وقتی می بینم مطلب تازه ای نوشتی کلی سرخوش می شوم. روزی چند بار اینجا رو چک می کنم

پاسخ
اندر احوالات

چه بهشتی
چه تجربه فوق العاده ای

پاسخ
میساء

مطمئنید که شادگان را توصیف کردید؟؟؟؟!!!
توصیه میکنم الان هم در فصل زمستان به "ونیز" ایران سری بزنید.. محرومیت ها همان محرومیت است.. اما مردم شدند مثل تمام نقاط ایران.. تعداد کثیری تحصیل کرده ی بیکار...

پاسخ
گیس گلابتون

البته شادگان پانزده سال پیش را توصیف کردم.

پاسخ
هدي

گيس گلابتون عزيزم من تو سايت قبلا ثبت نام كرده بودم ولي كابري و رمز عبورم يادم نيست بايد چيكار كنم ؟

پاسخ
گیس گلابتون

به من ایمیل بزن هدی جان.

پاسخ
آیدا

تالاب شادگان هنوز قشنگ و محشره.
چه دردناک و واقعی نوشتی این پاراگراف آخر، احتمالن دردناک تر هم بشه.

پاسخ
نکته نظر

بیصبرانه منتظر بقیه اش هستم.....
گیس گلابتون جان از توجهت ممنونم! والا این اولین بار بود که مشکل این چنینی داشتم! البته چند وقت پیش هم حدودا 2 هفته ای اصلا سایت برام باز نمیشد! که من فکر کردم اصلا سایتو بستین و رفتین..... بهر حال دیدم که نظراتم اومدن بالاخره!!! ببخشید که تعدادشون زیاد بود البته!!ممنون و خوب باشی

پاسخ
فرشته کوچولو

سلام دوست
منم عاشق خوزستانم . خاطرات خیلی خوبی از اهواز و امیدیه دارم و خیلی وقتا دلم هوای اهواز رو می کنه. عید امسال رفتم همه جاهای خاطره انگیز رو دوباره دیدم البته تغییر کرده بود ولی بازم عالی بودم. حسم عالی بود. دیدن اکالیپتوس ، درخت بیعار،رود کارون، پل های روی رودخونه، زیتون کارمندی ، بازار مرو، نیو سایت، شهرک نفت و...سر حالم می آورد. یادش به خیر. جاتون خالی یه عالمه کنارم خوردم.

پاسخ
برچسب ها : 
ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه