- چرا عدهای حقوق بگیر هستند و عدهای حقوق میدهند؟
- چرا عدهای آخر سال، عیدی میگیرند و عدهای عیدی میدهند؟
تنها تفاوتی که بین کارمند و کارفرما وجود دارد، تفاوت در طرز فکر آنهاست. وگرنه کارآفرینها نه باهوشتر هستند و نه ماهرتر و نه از ابتدا مایه دار و پولدار بودهاند. ولی کارآفرینها طرز فکر ویژهای دارند.
- کارمند از وقتی وارد محل کارش میشود، به ساعت نگاه میکند و ثانیهها را تا زمان آزادی از زندان اداره میشمارد. کارفرما نمیفهمد که زمان چگونه گذشت!
- کارمند هر روز از خود میپرسد: "پس کی جمعه میشود؟!" حالا هیچ برنامهای هم برای جمعه نداردها! کارآفرین منتظر فرارسیدن شنبه است.
- اگر تعطیلی ناگهانی اتفاق بیفتد، کارمند از خوشحالی بشکن می زند و کارفرما غرولند میکند که: "ای بابا! پس در این مملکت کی کار کنیم؟! ما چک داریم ها!"
- کارمند از وضعیت خود راضی است و نمیخواهد کارش بیشتر شود، ولی کارفرما میخواهد کار و کسب خود را گسترش بدهد.
منظورم ایراد گرفتن به کارمندان نیست که خود من هم تا همین سه چهار سال پیش در درمانگاهی کار میکردم و به نوعی کارمند بودم. حالا عنوانم پزشک بود، ولی حقوق بگیر بودم و همان تفکر کارمندی را داشتم.
شما دوستان عزیزی که این بخش از وبلاگ را میخوانید، اشتیاق دارید که وضع مالی خود را بهتر کنید و با افرادی که در دام توجیه و بهانه سازی گیر کردهاند، تفاوت دارید. پس توجه داشته باشید که نسبت به کار کردن و محیط کار خود چه احساسی دارید. چون افکار ما، دنیای بیرون را میسازند. البته هر کسی لازم است که در ابتدا، پنج شش سالی برای دیگری کار کند تا چم و خم کار دستش بیاید و راه ترقی را سریعتر طی کند.
اگر میخواهید کارآفرینی موفق باشید دعا کنید خداوند به شما لطف داشته باشد تا روزی چندین و چند نفر را از طریق شما به دست آنها برساند. البته دعا کردن به تنهایی کارساز نیست. از تو حرکت، از خدا برکت.