سلام گیسو جان
من در ثبت نام برای این همایش شکی دارم که دوست دارم با شما مطرحش کنم.
من یک دختر مجرد 34 ساله ام که دانشجوی مقطع دکتری ام. فکر می کنم که اگه توی همچین همایشی یا همایش های مشابه شرکت کنم نشون دهنده ضعف منه انگار که این قدر بدبختم که اگه شوهر نکنم دنیا به اخر می رسه. یه جور بازدارندگی درونی دارم. خیلی دوست دارم بدونم شما توی این جلسه چی می گید و چطور می شه آدم بدون این که جلف و سبکسر باشه و در موردش فکر بدی کنن جذاب باشه اما هر وقت می خوام ثبت نام کنم یه بازدارندگی درونی دارم که انگار بهم می گه مگه تو اینقدر بدبختی که منتظری یکی بیاد بگیردت!
آیا شرکت تو همچین همایش هایی به معنی ضعف ماست؟ ما داریم یه کاری می کنیم که جذاب بشیم که یکی بیاد بگیرتمون دیگه. خوب یعنی پس ضعف داریم. می شه راهنمایی کنی این حس من از کجا میاد و درسته یا نه. شاید این طوری بتونم یه انتخاب درست بکنم.
گیس گلابتون پاسخ میدهد: متشکرم. چه سوال جالبی مطرح کردید.
شما مرا می شناسید. نوشته های مرا خوانده اید، عکس های مرا دیده اید، صدای مرا شنیده اید و ویدیوهای مرا دیده اید. من زن جلف و سبکسری نیستم. پس خیال شما راحت باشد هرگز شما را به جلف بودن و سبکسری راهنمایی نخواهم کرد. هرگز به شما یاد نمی دهم چگونه جلف و سبکسر باشید چون من در جبهه مخالف جلف بودن و سبکسری هستم.
در همایش زن جذاب، شما جذاب بودن و زنانگی را در عین محترم و با شخصیت بودن می آموزید. بدون این که مجبور شوید آرایش غلیظی کنید، لباسهای برهنه نما بپوشید، یا از حدود عقاید مذهبی و فرهنگی یک زن ایرانی خارج شوید. هیچکس نمی تواند مرا به جلف و سبکسری متهم کند، پس چگونه ممکن است من چنین روشی را یاد بدهم؟ آن هم با مجوز رسمی جمهوری اسلامی؟!
ازدواج کردن بخشی از زندگی است و نه تمام آن. من انتظار دارم یک خانم باهوش، تحصیل کند، کار کند، پول دربیاورد، نقش مفیدی در اجتماع داشته باشد ولی به خاطر تحصیل، کار و درآمد مجبور نشود از زنانگی اش و از لذت همسر بودن و مادر شدن صرف نظر کند.
اگر یک خانم دوست داشته باشد ازدواج کند، آدم بدبختی نیست! ازدواج بخشی از زندگی است. از طرفی اگر خانمی دوست دارد ازدواج کند، ولی خواستگار ندارد یا خواستگار خوبی ندارد، یعنی مطالبی را بلد نیست. ندانستن عیب نیست. در ندانستن باقی ماندن، عیب و ضعف است.
البته بعضی از خانم ها بکلی با ازدواج مخالف هستند و دوست ندارند، ازدواج کنند. من به انتخاب آنها احترام می گذارم و آرزو می کنم از تجرد خود لذت ببرند. اگر خانمی ازدواج نکند، بدبخت نیست، آسمان هم به زمین نمی آید! حضرت معصومه هم ازدواج نکرد. اما اگر شما دوست دارید ازدواج کنید، این خواسته، عیب و ضعف نیست. بدبخت بودن نیست! بلکه آرزوی برآورده کردن نیازهای جسمی عاطفی در قالب شرعی و قانونی است. ازدواج خوب، حال شما را خوب می کند و هیچ اشکالی ندارد در کنار تحصیل، شغل و حضور در جامعه، متاهل و مادر هم باشید، بلکه بسیار زیباست.
در نهایت این شما هستید که تصمیم می گیرید در همایش زن جذاب ثبت نام کنید یا خیر. شما تصمیم گیرنده هستید و صاحب اختیار و شما می دانید برای شما چه چیزی بهتر است. امیدوارم بهترین تصمیم ها را بگیرید.
من این پرسش و پاسخ را در یک ایمیل برای گیس گلابتونیها ارسال کردم و پاسخهای زیبایی از طرف شما دریافت کردم. دو تا از پاسخها را با شما در میان میگذارم:
عرض کنم همایش زن جذاب خوبه . بهرحال یه سری راهنماییهایی انجام میشه برای اینکه خانمهای مجرد بتونن ازدواج کنن و ازدواجشون موفق باشه .اما اون دوستی که در مورد جلف و سبکسر بودن نوشته ناراحت نشین .من بهش حق میدم اینطور واکنش داشته باشه .خودم بیش از چهل سال دارم و بدلایل مختلف نتونستم ازدواج کنم .یکی از این دلایل بلدنبودن زنانگیه ..اما موضوع اینه که دیگه ادم تو این سن بعضی اداها رو نمیتونه دربیاره .یعنی به سنش نمیخوره .و دیگه اینکه وقت مناسب برای ازدواج با ادمهای مناسب از سرم گذشته .تنها کاری که میتونم بکنم اینه که بتونم بدون ازدواج سروسامون بدم زندگیمو و احساس تنهایی بهم دست نده. باقیش هم قسمت ادمه .ممنون از ایمیلتون .موفق باشید
گیس گلابتون پاسخ میدهد:
ممنونم نظرتان را نوشتید. لطف کردید. آن خانم اول چیزی ننوشته که من ناراحت بشوم. او میخواهد بداند چگونه بدون جلف و سبکسر شدن میتواند جذاب باشد. متأسفانه در فرهنگ ما جلف بودن با جذاب بودن یکی فرض میشود و آن دختر نازنین، سردرگم شده: مگه میشه؟! من در همایش زن جذاب «ادا« یاد نمیدهم. زبان بدن آموزش میدهم بعلاوه کلی نکتههای طلایی. زبان بدن زن جذاب برای همه خانمها در همه سنین است. جوان و میانسال و پیر ندارد. زبان بدن همه خانمهای جذاب یکسان است. برای مثال وقتی آدمی حرف میزند، اگر شما دستبهسینه و اخمکرده روبروی او بنشینید یا بایستید، از جذابیت شما کم میشود. آیا این مطلب، منحصر به سن خاصی است؟ خیر!
البته به شما حق میدهم که برای آموختن زبان بدن جدید باید وقت صرف کرد. هیچ آمپول و قرصی وجود ندارد که با استفاده از آنها شما ظرف چند دقیقه زبان بدن یک زن جذاب را صاحب شوید. باید وقت بگذارید. اصلاً در زمان تجرد، برای ازدواج کردن و پس از ازدواج برای حفظ و نگهداری ازدواج باید وقت بگذاریم. بهطورکلی ما باید برای هر چیزی که آن را ارزشمند میدانیم، وقت بگذاریم.
متشکرم نظرتان را نوشتید و دوستتون دارم
سلام خانم دکتر عزیز
من اولین بار هست که دارم برای شما مینویسم و اولین بار هم هست که راجع به ازدواجم با کسی صحبت میکنم
من ٤٥ سال دارم و کارشناس آزمایشگاه هستم ، شیراز درس خوندم و همونجا هم کار میکردم تا قبل از ازدواجم ، توی کارم خیلی موفق بودم ، خیلی زود تونستم سوپروایزر یک آزمایشگاه خیلی عالی شیراز بشم و هم از نظر حقوقی و هم رضایت شغلی در سطح قابل قبولی باشم ، اما تا ٣٩ سالگی ازدواج نکردم دقیقا فکر میکردم کسر شأن هست برای من که در موردش صحبت کنم و یا حتی دنبال ازدواج کردن باشم ، تو سن ٣٥ سالگی تنها شده بودم پدرو مادرم رو از دست داده بودم و تنها اما در همسایگی برادرانم زندگی میکردم ، شاید تو اون شرایط اگر با فردی مثل شما آشنا شده بودم مطمئنا خیلی زود ازدواج میکردم ، وقتی ٣٨ ساله شدم خیلی احساس تنهایی میکردم با وجود اینکه خیلی دوستان همراهی داشتم و برادران خوب ، اما نمیتونم احساسم رو خوب توصیف کنم که دقیقا چه نیازی من رو به این فکر وادار کرد که باید ازدواج کنم ، یکسال طول کشید تا تونستم فرد مورد نظرم رو پیدا کنم اما اون تجربه یک ازدواج ناموفق داشت و یک دختر حاصل این تجربه بود ، با وجودی که این موضوع خیلی مورد پسند من نبود ولی با هم ازدواج کردیم الان زندگی خیلی خوبی دارم و یک دختر ٤/٥ ساله شیرین هم ثمره این علاقه و پیوند هست ، اما به عقب که برمیگردم فکر میکنم اگر در وقت مناسبش ازدواج کرده بودم شاید خیلی از شرایطی رو که الان باید باهاش کنار بیام تجربه نمیکردم
الان من با شما به شدت موافقم که شرکت در چنین همایش هایی نه تنها باعث نمیشه که حس سبکسری به سراغ آدم بیاد بلکه با تمام وجود به زن بودن خودش میتونه افتخار کنه ، به تمام جنبه های وجودش رسیدگی کنه و به خودش عشق بورزه ، به نظر من ازدواج البته از نوع خوب و با فکرش ، میتونه باعث تجربه یک حس شیرین باشه که تو هیچ شرایط و موقعیت دیگه ای نمیتونی اونو تجربه کنی ، من الان و تو این سن اعتراف میکنم که ازدواج کردن هم مثل بقیه موارد ، کار کردن ، درس خوندن ، ... در وقت مناسب خودش بهتره صورت بگیره ، کاش همه قدر این آموزشها رو بدونن و متوجه این باشند که بابت این تجربه ها و آموخته ها چه هزینه ای شده ، چه زمانی صرف شده و چقدر کسانی مثل ما و همدوره و همسن ما که از این آموزشها بی بهره بودن به مشکلات جسمی و روحی مبتلا شدن
ببخشید اگر خوب نتونستم بنویسم ولی امیدوارم منظورم رو رسونده باشم
دوستتون دارم ، موفق باشید بخصوص در امر خطیر آموزش
گیس گلابتون پاسخ میدهد:
خوشحالم. خیلی خوشحالم که ازدواج کردید و صاحب فرزند شدهاید. خوشحالم از سختیهای مادرناتنی بودن نترسیدید. درود بر شما. ممنونم مرا محرم راز دانستید و داستان زندگیتان را نوشتید. من هم امیدوارم خانمهای عزیز مجرد قدر این آموزشها را بدانند. امیدوارم اگر خانمی دوست دارد ازدواج کند، سردرگم نشود که چرا نمیشود. سپاسگزارم دوست عزیز و دوستداشتنی. از قول من دختر نازنینتان را ببوسید. کاش من هم یک دختر داشتم. البته همه شما دختران من هستید، بله... ولی منظورم دختری از گوشت و خون خودم است. دختری که ژنهای مرا در این دنیا زنده نگه دارد. اشکم درآمد... بیخیال. بگذریم.
منتظر دیدن روی ماه همه شما در همایش زن جذاب هستم. اگر هنوز ثبت نام نکرده اید، اطلاعات بیشتر در لینک زیر قرار دارد:
همایش زن جذاب