مهارت‌های زندگی

مهارت‌های زندگی

برای خانم‌های تحصیل‌کرده

مربی رشد فردی

دکتر آناهیتا چشمه علایی

راهنما


برای باز شدن صفحات بصورت همزمان

کلید ctrl   را پایین نگه داشته

سپس روی لینک کلیک کنید!

ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه
آدم‌های شاد و موفق
1397/02/15 09:20

مهارت سوم زندگی: همدلی

و اما مهارت سوم یعنی مهارت همدلی

 

اگر بدانید این مهارت چقدر مهم است. اگر این مهارت را در خود بوجود بیاورید، مردم عاشقانه شما را دوست خواهند داشت و روابط شما کم تنش و آرام می‌شود. متاسفانه این مهارت در میان ایرانی‌ها بسیار کم است. متاسفانه ...

 

همدلی چیست؟

ما سه واژه مهم در روابط انسانی داریم:

1.     Sympathy

2.     Apathy

3.     Empathy

 

Sympathy یعنی همدردی. یعنی درد یک نفر دیگر را مثل درد خودتان حس کنید. پس لازم است خودتان در حال تجربه تجربه مشابه باشید و یا بقدری حساس باشید که وقتی کسی پیش شما درددل می‌کند یا صحنه دلخراشی می‌بینید، همانقدر درد بکشید.

 

فرض کنید کسی مادرش را از دست داده باشد. وقتی مادر دوستش فوت می‌کند، در هنگام ختم مادر دوستش به اندازه مجلس ختم مادر خودش گریه می‌کند و عذاب می‌کشد.

 

متوجه هستید که Sympathy باعث می‌شود درد در دنیا زیاد بشود. درد را کم نمی‌کند. وقتی یک نفر درد خودش را بگوید و شما به اندازه همان شخص درد بکشید، درد در جهان دوبرابر شده است. اگر هر کسی بخواهد پیش شما درددل کند، حال شما به اندازه او بد شود، مطمئناً نمی‌توانید به او کمک کنید. کم کم از شنیدن درددل آدم‌ها حالتان بهم می‌خورد و ترجیح می‌دهید تا کسی از مشکلاتش می‌گوید، شما خودتان را به نشنیدن بزنید.

 

Apathy یعنی بی تفاوتی. یعنی یک نفر برای ما از درد خود می‌گوید، ولی حواس ما به موبایل مان است یا برنامه تلویزیون تماشا می‌کنیم یا مرتب خودمان را در آینه نگاه می‌کنیم که خوشگل هستیم یا نه!

 

فکر می‌کنم بخوبی معلوم باشد کسانی که اینطور رفتار می‌کنند، چقدر لوس و خنک هستند. من افراد زیادی را می‌شناسم که مرتب می‌پرسند چرا کسی مرا دوست ندارد؟ ولی توجه نمی‌کنند که چه اندازه نسبت به مشکلات سایرین و مسائل دیگران بی تفاوت می‌باشند. چقدر خودخواه و حقیرند و فقط به خودشان و منافع خودشان فکر می‌کنند. Apathy دشمن صمیمت است.

 

Empathy یعنی همدلی. این مهارت عالی است. همدلی یعنی بتوانید درد دیگران را درک کنید، البته بدون این که مثل آن‌ها درد بکشید. وقتی کسی برای شما درددل می‌کند با کمال دقت گوش کنید. وسط حرفش نپرید. بعد بگویید: اگر من هم جای تو بودم همین قدر ناراحت می‌شدم. حق داری.

 

ولی معمولاً وقتی کسی برای ما درددل می‌کند، ما می گوییم:

-          ای بابا! این که مسئله ای نیست که اینقدر بزرگش می‌کنی.

-          چه کار کردی که این اتفاق افتاد؟ حتماً خودت یک کاری کردی که اینطوری شد.

-          باید این کار را بکنی یا آن کار را بکنی (یعنی بدون این که از ما درخواست شود، راه حل ارائه می‌دهیم)

-          اگر من بودم اصلاً کم نمی‌آوردم.

-          چقدر حساسی! بی خیال!

-          اجازه نده این مسئله تو را ناراحت کنه!

 

 از شما دعوت می‌کنم این پست را بخوانید و سپس کامنتهای زیر آن را نیز مطالعه بفرمایید. یک نفر (یعنی بنده) درددلی کردم. به واکنش‌ها دقت کنید.

·         کسانی که هیچ ننوشته‌اند، بی تفاوت هستند.

·         کسانی که فوراً برای خودشان نگران شدند، همدردی دارند.

·         اشخاص دیگر ...

می‌بینید با یک کامنت، معلوم می‌شود آیا این فرد مهارت سوم زندگی یعنی همدلی را دارد یا خیر.

 

 

به ما پزشکان از سال سوم پزشکی می‌آموزند، نسبت به درد مردم Empathy داشته باشیم. اگر ما بقدری حساس باشیم که با درد مردم Sympathy پیدا کنیم، نمی‌توانیم طبابت کنیم. معمولاً اشخاص بسیار حساس که نمی‌توانند در خود Empathy بوجود بیاورند، دچار Apathy و بی تفاوتی می‌شوند. این‌ها مجبورند طبابت را کنار بگذارند. پزشک باید Empathy داشته باشد.

Empathy

Empathy

Empathy

 

و راستش نه تنها پزشکان، بلکه همه ما باید این مهارت را بیاموزیم تا بتوانیم رابطه خوبی با آدم‌ها برقرار کنیم.

 

حالا خواهش می‌کنم بروید و پای درددل من و یک کامنتی بنویسید که نشان بدهد شما همدلی دارید. این اولین تمرین درس همدلی برای شماست.

 

از این به بعد هم به واکنش‌های خودتان نسبت به غم و غصه مردم دقت کنید. یاد بگیرید این مهارت را در خودتان تقویت نمایید.

 

 

 

 

 

نظرات

نظر شما
نام :
پست الکترونیکی :
وب سایت :
متن :

تصویر :

ماهی 1

سلام گیس گلابتون عزیز متشکرم گللبخند
ی سوال ؟من بی تفاوت به حرف های دیگران نیستم ولی سعی میکنم مخاطب ناراحتم از نگرانی وغم جدا کنم این کار من درسته یا نه ؟ مثلا میگم : آره میفههم تو چه وضعیتی قرار گرفتی هرکس دیگری هم بود این حال وروز داشت ولی تو ادمی هستی که ( بعد با توجه به شناختی که ازش دارم شروع به بزرگ کردن صفاتی که داره ومیتونه اونو آروم کنه می پردازم )من در این مواقع این طوریم؟؟؟؟؟یعنی خوبه یا بده

پاسخ
گیس گلابتون

روش شما بسیار خوب است. چون بیش از همدلی است یعنی انرژی دادن.
به شرطی که اجازه بدهی طرف به اندازه کافی از همدلی شما برخوردار شود.

پاسخ
آيريس

سلام گيسوي عزيز

اين پست عالي بود . من يه چند وقته دارم تمرين مي كنم البته فعلا در اين مرحله هستم كه شنونده خوبي باشم و وسط حرف طرف مقابلم نپرم .ديروز كه با دوستم صحبت مي كردم بعد از صحبت با او خودم را ارزيابي كردم ديدم كه چقدر صبور و شنونده بهتري شدم . البته بايد بيشتر تمرين كنم .

پاسخ
هوشتره

بله موافقم
خیلی از ماها مهارت همدلی ونداریم
شاید ته دلمون اون حس همدلی وداشته باشیم اما جادوی کلمات نتونه مهارت همدلی ونشون بده

پاسخ
هوشتره

دیروز دوستم بعد از مدتها بهم زنگ زد واز جای خواهر جوانش وضربه هایی که بعدش خورده بود میگفت

داشتم فکر میکردم من اون لحظه هایی که مستاصل و نگران راجع به اون قضیه بامن حرف میزد من چه گفتم یادم میاد که اول گفتم

متاسفم

خیلی ناراحت شدم

حق داری

چقدر واسه بابا مامانت سخته


جدایی خواهرت

آخرشم گفتم تنهاش نذارين تا ازاین حال وهوا بیاد بیرون

نمیدونم بااین اوصاف چقدر باهاش همدل بودم

پاسخ
maral.ahmadi

سلام خانوم دکتر عزیزم...راستش با خوندن این پست باید اعتراف کنم که تا این سن متاسفانه متاسفانه تقریبا چیز زیادی از همدلی نمی دونستم!ممنون که نوشتید،انشاالله در آینده بشه که پست های اینجوری بیشتر داشته باشید

پاسخ
atussa

سلام بر گیس گلابتون
مطلب بسیار مفید و آموزنده ای است، حتی برای من که دیگر نوجوان نیستم.
من همیشه سعی می کردم در مواقع درددل کردن دیگران نصیحتشان نکنم و تا از من راهکار نخواستند راهکاری ارائه نکنم. اما حالا متوجه شدم که همدلی چیزی بیش از این حرفهاست.
توی گوگل واژه همدلی را سرچ کردم و کلی مطالب آموزنده درمورد چگونگی همدل بودن یافتم.
همیشه مطالب شما برای من مثل یک سرنخ می ماند که دوست دارم درباره شان بیشتر و بیشتر تحقیق کنم و بیاموزم.
سپاسگزارم.قلب

پاسخ
گیس گلابتون

شما خانم جستجوگر و دانایی هستید. به شما تبریک می گویم و افتخار می کنم با شما آشنا شده ام

پاسخ
atussa

سلام بر گیس گلابتون
مطلب بسیار مفید و آموزنده ای است، حتی برای من که دیگر نوجوان نیستم.
من همیشه سعی می کردم در مواقع درددل کردن دیگران نصیحتشان نکنم و تا از من راهکار نخواستند راهکاری ارائه نکنم. اما حالا متوجه شدم که همدلی چیزی بیش از این حرفهاست.
توی گوگل واژه همدلی را سرچ کردم و کلی مطالب آموزنده درمورد چگونگی همدل بودن یافتم.
همیشه مطالب شما برای من مثل یک سرنخ می ماند که دوست دارم درباره شان بیشتر و بیشتر تحقیق کنم و بیاموزم.
سپاسگزارم.قلب

پاسخ
sadegh_nami

خیلی خوب بود خانوم دکتر خوشحالم چیز جدیدی یاد گرفتم...این تفاوت ظریف رو که دغدغم بوده ولی تاحالا کمتر بین همدردی و همدلی تفاوت قائل شدم و اکثرا میکسشون رو استفاده کردم.ممنون گیس گلابتون

پاسخ
لیدا

سلام خانم دکتر عزیز و دوست داشتنی
نوشته های جالب تون مانند همیشه تو ذهن مون جرقه می زنه و ما رو به فکر وا می داره که به رفتار هامون دقت کنیم،
سپاسگذارم
لیدا

پاسخ
bacheyebad

با خوندن این متن یاد استاد عزیزم افتادم که دقیقا همدله با همه. تا این حد مهربون بودن خیلی نابه. و برای همین هجیب. و در عین حال بسیار ستودنی.

پاسخ
bacheyebad

با خوندن این متن یاد استاد عزیزم افتادم که دقیقا همدله با همه. تا این حد مهربون بودن خیلی نابه. و برای همین هجیب. و در عین حال بسیار ستودنی.

پاسخ
گیس گلابتون

قلب

پاسخ
محیا

مثل همیشه آموزنده بود من هم این مهارت را ندارم.یادگرفتم که درددل کننده نیازی به نصیحت مشاوره و کمک ما نداره. و فقط نیاز به گوش شنوا و لبخنددرک و توجه ما داره.
امیدوارم با تمرین این درس این مهارت را کسب کنم.

پاسخ
كمند

دندون درد درد بديه،ازدست دادنش هم سخته،خداروشكر بازم كه مادرزماني زندگي ميكنيم كه امكانات هست وايمپلنت هم...
منم پارسال مجبور شدم يكي از دندونهامو بعدازكلي رفت وآمد درنهايت ايمپلنت كنم ولي واقعا دست دكترم وجراحش درد نكنه بقدري راحت بود كه خدا ميدونه،اميدوارم كه تن وبدن ودندون همه سلامت باشه وكسي گرفتار درد وبيماري نشه

پاسخ
گیس گلابتون

لبخند

پاسخ
سوندا

دوست عزیزم
من کامنت گذاشته بودم. اما وقتی دیدم پاسخی ندارد احساس کردم پس همدلی در آن نبوده و من بیراهه رفته ام. دوست داشتم حواستون رو پرت کنم ولی احتمالا مناسب نبود. ممنون که فرصت رشد به من دادی. سپاس

پاسخ
گیس گلابتون

لبخند

پاسخ
Lotus77

واااای چقدر جالب..
برای من دقیقا همینطوره.. چقدر قشنگ توضیح دادید، انگار خودم و واکنش هام برام تعریف و تحلیل شد..
من دقیقا همینطورم. حس آدمها رو عجیب درک و بیشتر حس می کنم. و این گاهی اذیتم می کنه.. پس باید این مهارت رو در خودم ایجاد و تقویت کنم..
ممنون گیس گلابتون عزیز از این توضیحات و راهنمایی ها.. ما هم که نوجوان نیستیم یاد می گیریم..

پاسخ
گیس گلابتون

من در چهل سالگی فهمیدم بسیاری از این مهارتها را ندارم.
هنوز هم در بعضی از آنها ماهر نیستم.
خوش به حال شما که زودتر می آموزید:)

پاسخ
danger

من همونیم که درد طرف رو باهمه وجودم جذب میکنم وبهم میریزم الانم به همون مرحله ای که گفتین رسیدم یعنی وقتی دوستانم میخوان از دردهای تمام نشدنیشون بگن حس تهوع بهم دست میده ودلم نمیخواد گوش بدم ختی گاهی تلفن این آدم های همیشه دردمند رو جواب نمیدم عاقل شدم یا خودخواه یا شایدم هردو. ولی درست درک نکردم همدلی چیه یعنی فقط گوش دادن وتایید درد همین نباید کمک کرد راهی نشون داد؟ یه بار این کارو کردم فقط گوش دادم وچیزی نگفتم ولی بعدش حس کردم که باید یه چیزی بگم ولی نمیدونستم چی واز دوستم عذرخواهی کردم که نمیتونم بهش کمکی بکنم یادمه دوستم گفت که همینکه گوش دادی خیلی بهم کمک کردیخنثی

پاسخ
گیس گلابتون

دوستت حق داره. واقعا شنیدن معجزه می کند.
به علاوه قرار نیست ما انرژی نازنین خود را به دست افراد منفی باف تلف کنیم. به نظرم کار شما خودخواهی نیست. بلکه مراقبت از خود است.

پاسخ
استاکر

سلام خانوم دکتر عزیز.. واقعیتش من از چند مدت پیش متوجه شدم که دچار بی تفاوتی شدیدی نسبت به اطرافیانمم.. بعد از خوندن این مطلب حالا که فک میکنم میبینم تنها کسی که این حسو نسبت بهش دارم مادرم و کمی کمتر خانوادمن.. وقتی دوستای صمیمیم باهام دردودل میکنن خیلی خیلی بی تفاوتم جوری که مجبورم به ظاهر چند جمله بگم ولی وقتی دردودلشون تموم شد دیگه واقعا نمیخوام چیز جدیدی بشنوم.. راستش از این بی تفاوتی شدید خیلی رنج میبرم!!! مثلا وقتی نسبت به کسی که دوسش داشتم و اون عاشقمه بی تفاوت بودم گفتم حتما چون من عاشقش نیستم اینجوریه ولی بعد دیدم نسبت به همه دوستای صمیمیمم همینطوریم.. نمیدونم باید چیکار کنم که از دلواپسی ادما دلواپس و از ناراحتیشون ناراحت بشم:(( مثلا هیچ وقت از اینکه یکی چندین ساعت دیر کنه نگران نمیشم که مثلا امکان داره چیزی شده باشه ولی دیدم که دیگران خیلی نگران میشن!!

پاسخ
گیس گلابتون

اضطراب داشتن با اهمیت دادن به آدمها فرق می کند. من نمی دانم شما آدم بی تفاوتی هستید یا آرامش دارید.
چون شما را نمی شناسم اجازه می خواهم نظرم را نگویم.

پاسخ
گیلاس

سلام عزیزم ، من همیشه سعی کردم وقتی کسی باهام درددل می کنه باهاش همدلی کنم اما آدمها همیشه بعد از اینکه درددلهاشون رو گفتند من و رها می کنند انگار فقط شدم سنگ صبور بقیه ، مخالف اینم که هرکس برای بقیه همدلی کرد مردم دوستش دارن

پاسخ
گیس گلابتون

لبخند متشکرم از توجه شما
ممنونم نظرتان را نوشتید. نظر شما محترم است. خوشحال میشم در آینده هم مرا از نظرات خوب خودتان بی بهره نگذارید

پاسخ
deldar

سلام
گلابتون جان میخواستم بدونم پیام های خصوصیمونو کجا جواب میدین ؟

پاسخ
گیس گلابتون

متشکرم
آیا شما این مطالب را مطالعه کرده اید؟
http://www.gisgolabetoon.ir/fa/faq

پاسخ
شایسته

سلام گیس گلابتون عزیز. خیلی ممنونم که درباره ی همدلی توضیح دادید. میتونم خواهش کنم منابعی مرتبط با همدلی بهم معرفی کنید؟ کتاب،سی دی ، سایت و...

پاسخ
گیس گلابتون

متشکرم. الان حضور ذهن ندارم. در موردش فکر می کنم.

پاسخ
Firuze

هر بار چیزهای جدیدی از شما یاد میگیرم
ممنونم استاد عزیزم
حالا میفهمم که من با دیگران همدردی داشته ام و تمام تبعاتی را که همدردی دارد ، تجربه کرده ام.گل

پاسخ
گیس گلابتون

شما آدم خوش قلبی هستید، و ممکن است به همین دلیل زیاد رنج بکشید. همدردی که به همدلی تبدیل شود، هم خوش قلب خواهید بود و هم هوشمند. تبریک میگم این موضوع را بخوبی متوجه شدید.

پاسخ
Firuze

گلگلگل

پاسخ
entertainment

ممنون از مقاله فوق العاده اموزنده تون
همیشه در زمانهای مناسب، مقاله های مناسب شما به دستم میرسه
من در زمینه هم دردی تبحر دارم! و حالا وارد بی تفاوتی شدم! ولی تصمیم دارم در مرحله همدلی به شایستگی برسم

پاسخ
گیس گلابتون

بله، کاملا طبیعی است که همدردی، کم کم باعث بی تفاوتی شود. آدم طاقت ندارد درد همه مردم را تحمل کند، پس خودش را بی حس می کند. اشکال بی تفاوتی در این است که همه عواطف انسان کرخ و بی حس می شود. دیگر حتی درد و خوشی خودمان را حس نمی کنیم.

پاسخ
بهار

عالی. سپاسگزارم. خواهش میکنم سال دیگه وسال بعدشم اصلا هر سال مهارت های زندگی رو مرور کنید. خیلی ممنون.

پاسخ
گیس گلابتون

بله. لازم است مرتب مرور شود. ممنونم

پاسخ
برچسب ها : 
ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه