مهارت‌های زندگی

مهارت‌های زندگی

برای خانم‌های تحصیل‌کرده

مربی رشد فردی

دکتر آناهیتا چشمه علایی

دوره رایگان آموزشی ویژه خانمهای مجرد

راهنما


برای باز شدن صفحات بصورت همزمان

کلید ctrl   را پایین نگه داشته

سپس روی لینک کلیک کنید!

ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه
چگونه شوهر دلخواه خود را پیدا کنید؟
1390/08/20 00:00

در کارگاه «چگونه همسر دلخواه خود را جذب کنید؟» چه گذشت- ۲

بخش اول داستان

من با میکروفن درگیر بودم. به مسئول آنجا گفتم
:

-        من تا حالا با میکروفن حرف نزدم .

-        می دونم! معلومه !

ای بابا! خوب شد لاف نیامدم که من با میکروفن برزگ شده‌ام ولی میکروفن‌های شما یک چیزیش می‌شه:))))) به او گفتم :

-        می خواهم در هنگام حرف زدن دست‌هایم آزاد باشد، چون من برای بیان مقصودم دست‌هایم را تکان می‌دهم. آدم پشت تریبون بایست هم نیستم. سخنرانی که می‌خواهد به آدم‌های انگیزه بدهد، پشت تریبون نمی‌ایستد، از PowerPoint هم استفاده نمی‌کند، بلکه از تغییر سطح صدا، حرکات دست و بدن برای ارتباط برقرار کردن با آدم‌ها استفاده می‌کند. کلاس درس که نیست، خودم را پشت تریبون قایم کنم، چند تا اسلاید نشان بدهم، دانشجو‌ها هم بخوابند و با موبایل‌‌هایشان بازی کنند. میکروفن بیسیم باشد چون راه می‌روم و نمی‌خواهم سیم میکروفن با پایم بپیچد و نصف حواسم به سیم میکروفن باشد .

-        میکروفن بیسیم دارم. دستگاهش را در جیبت بگذار .

-        روپوشم جیب ندارد .

-        در جیب شلوارت بگذار .

-        شلوارم هم جیب ندارد .

-        پس شما خانم‌ها پول‌‌هایتان را کجا می‌گذارید؟ !

-        در کیف دستیمان. به همین دلیل هم کیف‌‌هایمان را مثل جان در آغوش می‌گیریم و یک لحظه از خود دور نمی‌کنیم .

-        به کمربند شلوارت ببند .

-        من کمربند هم ندارم. آقا جون! یک نگاه به من بکن. من یک خانم هستم. خانم‌ها مثل آقایان لباس نمی‌پوشند. ما شیوه لباس پوشیدن خودمان را داریم که خیلی هم عالی است .

بیچاره حیران مانده بود. ولی بهش امیدواری دادم که «تو می‌توانی. من دیده‌ام که سمینارهای آقای معظمی را چقدر عالی اداره می‌کنی.» یک راهی پیدا کرد که توضیح دادن آن خیلی سخت است. یک جوری دستگاه به شلوارم بند کردم و سیمش را از زیر بلوزم رد کردم. حالا مانده بود که خود میکروفن را کجا نصب کند .

-        آقایان میکروفن را یقه بلوزشان وصل می‌کنند. ولی من اگر آن را به یقه‌ات وصل کنم، شال روی آن را می‌گیرد و صدایش در نمی‌آید. اگر به شال وصل کنم، شال تکان تکان می‌خورد و صدا قطع و وصل می‌شود .

بالاخره میکروفن را به شال و یقه چسباند. تمام گردنم بیرون افتاده بود. به من دلداری داد که گردن است دیگر! چیزی نیست که!!! می‌خواستم یقه اسکی بپوشم‌ها. ولی فکر کردم گرمم می‌شود و به خاطر کلافگی نمی‌توانم خوب حرف بزنم .

یک دستگاه قلنبه هم از زیر روپوشم زده بیرون! یکی از همکاران لطف کرد و شال مرا جوری طراحی کرد که از یک طرف بیفتد و روی آن برجستگی مسخره را بگیرد. چون مسئول سالن هیچ راه حلی برای آن نداشت و کلا به نظر او این قلنبگی مسئله مهمی نبود :))))

متوجه هستید که تمام این مشکلات به خاطر این بود که در آن سالن هیچ خانمی به این شکل سخنرانی نکرده بود؟ !

شلوارم را شب قبل خریده بودم و برایم گشاد بود و داشت از تنم می‌افتاد. آن را با سنجاق قفلی یک جوری به کمرم بند کردم. هروقت هول هول لباس می‌خرم، یک جای کار بدجوری خراب می‌شود. تصورش آسان است که هربار توالت می‌رفتم کل این تشکیلات میکروفن بهم می‌خورد !!!

تمام دو ساعتی که قبل از کارگاه آنجا بودم داشتم با میکروفن کشتی می‌گرفتم، در حالیکه فکر می‌کردم فقط باید صدا را تست کنم
ادامه دارد


نظرات

نظر شما
نام :
پست الکترونیکی :
وب سایت :
متن :

تصویر :

نانای

وای وای
الهی ...... خانم دکتر جون چقدر تلاش و تقلا !!!!!!!
نمی دونستم قبل اینکه ما بیایم سالن شما اینقدر درگیر بودید.
البته باید عرض کنم من و دوستم نیز که از آذربایجان خدمت شما رسیده بودیم و برادر دوستم زحمت آوردن ما به سمینار رو بر عهده داشت و دوستم که کلی استرس که ای وای داداشم متوجه نشه ما چه سمیناری میخواهم بریم و کلی دلهره که از چند شب پیش شروع شده بود ... خلاصه راه افتادیم بهمراه داداش و زن داداش دوستم که قبل ما حاظر شده بود و میگفت منم میام و این دلهره دوستم 2 برابر کرده بود
بلوار دریا که رسیدیم کلی اونجا چرخیدیم و از این و اون آدرس پرسیدیم و هی عقب و جلو رفتیم و تمام خیابانهای اطراف اونجا رو گشتیم تا اینکه بالاخره محل سمینار رو پیدا کردیم و ما که قرار بود نیم ساعت زود برسیم حدود 7 یا 8 دقیقه هم دیر رسیدیم اما بالاخره با خیر و خوشی رسیدیم و اولین نفری که از ما استقبال کرد خانم زیبا و مهربون و خوشگلی بود بنام خانم میرزایی عزیز....
سمینار عالی بود
کلی تجربه - کلی حرف قشنگ - کلی دختر خانم زیبا - کلی حرف نشنیده - کلی کار نکرده - کلی هیجان - و اولین بله .... درست شنیدید اولین بله من که تو لباس عروس و پای سفره عقد بودم خجالت
و در آخرم دیدار با خانم دکتر مهربون که چهره اش از نزدیک با عکساش کلی فرق داشت
و بی اندازه مهربون و مقتدر و با انرژی بودن
آناهیتای عزیز ، مهربونم ... سپاس بابت سمینارت و سپاس بخاطر حرفای پرمحتوا و عالیت که ارزش شنیدنش و دیدن گل وری شما رو داشت
کلی میبوسمت
انشالله خبر عروسیمو بهت خواهم داد
دوستت دارم.قلبماچ

پاسخ
admin

عزیز دلمی، عزیزززززززززززز

پاسخ
بانوی اسفند

سلام گیس گلابتون عزیز
بابت اجرای فوق العاده تان در سمینار به شما تبریک می گویم. همین طور به خاطر اجرای خوب دستیاران نازنینتان.
زمانی که شما را قبل از اجرا بین شرکت کنندگان دیدم خیلی تعجب کردم! باورم نمی شد که این شما هستید که قبل از شروع سمینار با آن آرامش، وقار و خوشرویی بین شرکت کنندگان دارید قدم میزنید و خوش آمد می گویید، البته فقط چون توی کارگاه هدفگذاری لحظات آخر وارد سالن شدید این تصور را داشتم. با این حال وقتی شما را دیدم خیلی خوشحال و هیجان زده شدم و توی دلم گفتم خانم دکتر دیگر یک سخنران حرفه ای شدند و دفعه بعد خیلی راحت می توانند برای پانصد تا هزار نفر سخنرانی کنند! اصلا به فکرم خطور نمی کرد که صبح گریه کرده باشید! با این حال هنوز روی حرفم هستم شما سمینار را عالی برگزار کردید مثل یک سخنران حرفه ای!
وقتی با صداقت تمام روبروی شرکت کنندگان راه هایی که رفته بودید و به جواب نرسیدید را یک به یک شمردید، توی دلم به خاطر شجاعت و صداقتتان شما را تحسین کردم، شما با این کار اطمینان دادید که می دونم توی دل تک تک شما چی میگذرد پس گوش کنید تا بگویم راه درست کدام است!
توی این سمینار من تازه متوجه شدم که چرا اسم کتاب را گذاشتید "ازدواج آسان است من آب خوردن" و اینکه که بیشتر به کنکاش درون خودم احتیاج دارم تا موانع ذهنی ام را خوب شناسایی کنم، البته شاید دارم در این مورد زیادی به خودم سخت میگیرم.
با اینکه قبلا کتاب را خوانده بودم و تمریناتش را انجام داده بودم و اتفاقات خوب و امیدوار کننده ای برایم افتاد ولی این سمینار یک جورایی من را تکان داد!
بابت تمام محبت هایی که به ما کردید از شما سپاسگزارم
می بوسمتان
گلقلبگل

پاسخ
admin

وقتی نوشته ات را خواندم، شروع کردم به گریه کردن. می خواستم همین اتفاق برای تان بیفتد. می خواستم بی آنکه رنج بکشید، احساس کنید، پوست انداخته اید. خوشحالمقلب

پاسخ
sahara57

منم توی یه کنفرانس همین مشکل رو با جیب و روسری داشتم، روسریم به میکروفون می خورد و خش خش می کرد، دستگاه رو هم دستم گرفته بودم، قلبم هم که تو دهنم بود لبخند

پاسخ
admin

وقتی حرف میزنم، هیچ استرسی ندارم. هیچی. زمان متوقف میشه. عالیه. باشکوههلبخند

پاسخ
فرشته مهربان

عزیز دوست داشتنی امیدوارم همواره موفق باشی.من منتظر آماده شدن فیلم سمینار هدف شما هستم.

پاسخ
admin

تو که ازدواج کردی، فیلم را می خوای چه کنی؟

پاسخ
دخترک گریزپا

چه بامزه!!!نیشخندخنده

پاسخ
admin

نیشخند

پاسخ
epileptic_girl2011
http://epilepsy-network.blogfa.com

آناهیتا جان سلام:
واقعاً تشکیلات سختی بوده. کاش توی یادداشتهائی که درباره گزارش همایش می نویسی، عکس از همایش هم می گذاشتی. قلب

پاسخ
admin

نگو عکس که کباب میشم. بعدا میگم چرا!

پاسخ
12120

سلام دکتر خانم مهربون-اول اینکه کامنت قبلی من نیست و فکر کنم منهدم شده-دوم اینکه تو قسمت پرسش و پاسخ دو بار کامنت گذاشتم-اون قسمت و زیر و رو کردم پیدا نکردم که نکردم-سوم اینکه واقعااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا خسته نباشی برای اجرای سمینار-ما که نبودیم ولی وقتی داستان تو میخونم انگار که هر لحظه اونجا بودم-و یک خسته نباشیدم به همه اونایی که اومدن سمینار از الان عروسی همگی مون مبارکااااااااااااااااااااااا باشه-در ضمن خانم دکتر ما منتظر سی دی هستیم اگه زحمت شو بکشید یه دنیا ممنونیم

پاسخ
admin

سی دی صوتی بزودی حاضر میشه. در مورد سوالات، من 400 سوال جواب نداده دارم!!! شوهر، پسر کنکوری، یک مطب شلوغ و یک خانه دارم. مطمئنم وضعیت مرا درک می کنی. خوب باشی گلم

پاسخ
مرضیه - ف

سلام خانم دکتر
خسته نباشد. نمیدونید چقدر دوست داشتم منم بیام اونجا. کاش برای بچه های شهرستانی هم سمینار برگزار میکردین...
نمیدونید وقتی مطالبتون رو میخوندم چقدر حسودی کردم به بچه هایی که اونجا بودن...
همیشه برای خوشبختی و موفقیتون دعا میکنم.

پاسخ
admin

من هم برای خوشبختی و موفقیت تک تک شما دعا می کنم.

پاسخ
leila42

سلام گیس گلابتون جون
الان که اینا رو می خونم کلی افسوس خوردم که چرا بهونه ای مثل شب رو کجا سر کنم آوردم و در کارگاه قشنگ تون شرکت نکردم.اوه نگفتید با کیسه زباله مشکی با روبان قرمز چه بکنم؟؟؟؟متفکر
من هنوزم امیدوارم که با کتاب قشنگتون هم می تونم به هدفم برسم.گلقلب

پاسخ
admin

البته که می تونی.

پاسخ
Jazebe

خسته نباشيد خانم دكتر عزيز، من كه واسه ديدنcd بيقرارم.;-)قلب

پاسخ
admin

منظورت شنیدنشه دیگه؟ چون بزودی سی دی صوتی آن را آماده می کنم. برای سی دی تصویری شاید یکی دو ماه لازم باشد صبر کنید.

پاسخ
100000

خدا خیرتان دهد تا این مطلب را خواندم کلی استرس گرفتم ...انگار من جای شما بودم وای خدای من!!!

پاسخ
forrest482

سلام خانم دکتر
من محمد علی از گرگان نیز مطالبتون رو می خونم و لذت می برم . خواستم بدونید که مخاطبانتون فقط خانوم ها نیستند.
مرسی

پاسخ
admin

ممنون که می خوانی، ممنون که به من خبر دادی. می دانم که خواننده آقا فراوان دارم. بسیاری از آنها به مطبم مراجعه می کنند. بسیاری از آنها چنان جمله های مرا حفظ کرده اند که انگشت به دهن می مانم.
خدا همه تان را حفظ کند

پاسخ
Lotus77

گیس گلابتون عزیز اشتباه از خودم بود در مورد ایمیل.
دوباره براتون فرستادم؛ ممنون

پاسخ
admin

من یک بار برایت فایل را ارسال کردم. الان نفهمیدم که بالاخره رسیده یا نه. به من خبر بده، خانومی. جانک را هم نگاه کن لطفا

پاسخ
نیلا

خندهقهقههعزیزم چقدر با مزه تعریف کردی
میبوسمتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

پاسخ
admin

گل

پاسخ
baloot

گيس گلابتون عزيزم من تو كارگاه بودم عالي عالي عالي بود اصلا معلوم نبود قبل از كارگاه اينقدر ماجرا داشتين . اين متنو كه خوندم واقعا ازته دل خنديدم فوق العاده توصيف كردين شرايطو

پاسخ
admin

لبخند

پاسخ
fariba

سلام خانم دکتر عزیز. واقعاً خسته نباشید.من تقریباً اولین نفری بودم که وارد سالن شدم و شما آمدید و با همه ما دست دادید و گفتی بفرمائید سالن بعد یکدفعه یادتان آمد که پوشه ها را ندادید عذرخواهی کردید که برگردید تا همه بیایند و به تفکیک الفبای فامیلی پوشه را بگیرید. زمانی که پوشه ها را گرفتیم و وارد سالن شدیم و نشستیم و شما آن پاورپوینت زیبا را اجرا کردید یک حس باحالی داشتم که نپرس. وقتی سخنرانی کردید همون اولش که درمورد مجردها میگفتید از خدا پنهان نیست از شما هم پنهان نباشد من کلی گریه کردم که بغل دستی من یک خانم که سنش بیشتر از من بود دست گذاشت رو شونم و دو تا ضربه زد. هر کاری کردم که جلوی خودم را بگریم نشد ... ولی بعدش که گفتید دست و جیغ و هورا بکشید حالم سرجایش آمد و با دقت به سخنانتون گوش دادم... اونجایی هم که دست همو گرفتیم و ما رو یک لحظه بر سر سفره عقد نشون دید و از ما بله گرفتید واقعاً حس سر سفره نشستن به من دست داد. از تمام زحماتتون ممنون...خدا همواره یاورتان.(ف کیان)

fariba
پاسخ
admin

قلب

پاسخ
goleyakh1

منم سی دی صوتی میخوام!!! مخصوصا که یه تیکه از سخنرانی هاتونو گوش دادم فوق العاده صدای گیرایی دارین.
میگم دیشب پست قبلی تونو دیدم تا صبح خواب سفره عقد صورتی میدیدم! کاش منم میتونستم بیام:(

پاسخ
admin

سفره عقدمان صورتی بود!

پاسخ
فاطمه 77

سلام خانم دکتر عزیز و مهربون
وقتی مطالبتون رو می خونم انگار خودمم در کنارتون اونجا بودم ممنون که همه مالبو به خوبی بیان می کنید.
واااااایییی نمی دونید چقد افسوس می خورم که چرا نتونستم تو سمینارتون شرکت کنم.
ولی الان که می بینم می خواید سی دی صوتیشو آماده کنی کلی ذوق مرگ شدم و خوشحالم که به زودی آماده می شه.
منتظر شنیدن صدای گرم و سخنان آموزنده اتون هستم

پاسخ
admin

لبخند

پاسخ
vahab56

حالا نمیشد بی حجاب این سمیناروبرگزارگنید همه که خانم بودند اون چندتامردهم که حکم برادر رو دارند اصلا همه مامردا برادراتون هستیم آخه چرا این همه به خاطرما توزحمت میفتین مگه ماچیمون ازمردای خارجی کمتره

پاسخ
admin

سوال

پاسخ
دریا93

سلام گیس گلابتون عزیز
این اولین باریه که کامنت میذارم هر چند مدت هاست که خواننده ی مطالبتون هستم.

واقعا سپاسگذارم از این همه انرژی مثبت و وقتی که برای خوشبختی دختران این سرزمین صرف می کنید.قلب

یه سوال داشتم:
از نظر شما مشکلی نداره من فایل پی دی اف کتاب رو از کسی بگیرم و هزینه ی کتاب رو به حساب شما واریز کنم؟ چون من برام مقدور نیست که اصل کتاب رو تهیه کنم.
و دیگه اینکه باید مبلغ 12 هزار تومن رو واریز کنم؟

منتظر جوابتون هستم.
شب قشنگتون بخیرلبخند

پاسخ
admin

به من فرصت بده تا امکان دانلود و پرداخت آنلاین را در سایت بگذارم. ممنون می شم

پاسخ
Lotus77

نمی دونم نظر قبلیم ثبت شد یانه..
راستش تعریف کردن شما از اتفاقات مختلف بسیار بسیار قشنگ و دوست داشتنیه. آدم دوست داره یاد بگیره.
الهی همیشه شاد و موفق باشین

پاسخ
admin

لبخند

پاسخ
Lotus77

راستی راستی گیس گلابتون عزیز.
من طبق گفته شما که گفتید همون پرداخت به کارت بانک ملت برای ebook سه اشتباه کافیه، مشخصات رو براتون فرستادم، اما بعد از حدودا 3 روز و خرده ای هنوز ایمیلی نرسیده. البته می دونم سرتون خیلی شلوغه. من البته هنوز منتظرم
ممنون خیلی زیادگل

پاسخ
admin

آن پایین جوابت را نوشتم.

پاسخ
Lotus77

چقدر همه چیز را قشنگ تعریف می کنید..
یکجور نگاه قشنگی به اتفاقات در شما هست که آدم دوست دارد یاد بگیرد..
همیشه موفق باشید..قلب

پاسخ
admin

لبخند

پاسخ
aida

گیس گلابتون جان سلام
اینقدر با تسلط صحبت می‌کردید که در ذهن من نمی‌گنجد که اتفاق‌هایی که اینجا نوشته‌اید برای همان کسی افتاده باشد که آن روز سخنرانی می‌کرد.
عالی بودید.
گل

پاسخ
admin

قلب

پاسخ
yashgin

سلام خانم مهربون...چقده باحال تعریف کردین آدم حال میکنه میخونه ...

پاسخ
mahnam

گیسو جون شما علاوه بر اینکه سخنران و پزشک خوبی هستید، نویسنده خوبی هم هستید!!! گل

پاسخ
دوره آموزشی رایگان: ویژه خانمهای مجرد
ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه