یک هفته است کمرم درد میکند. کمرم، کتفم، گردنم. نمیدانم. یک جاهایی از ستون فقرات درد میکند. من یک آدمی هستم که خوی کار کردنم سینوسی است. در واقع به جز افراد خیلی موفق گمان میکنم خوی کار کردن بقیهی افراد جهان سینوسی باشد. این یعنی در یک روزهایی یا دورههایی خودشان را از برای کار خفه میکنند. در یک دورههایی هیچ چیز به هیچ جایشان نیست. مدیر قبلیم در دورههای افسردگی کاریام اعتقاد داشت من همهی نامههایش را گذاشته م توی کشوام تا فراموش شود. منتها مساله ی مهم همینجاست. هرگز فراموش نمیشوند. بلکه چون خار در چشم و استخوان در گلو گوشهی مغزم میمانند و عذابم میدهند تا برسیم به اکسترمم سینوس. دیروز از بسکه حوصله نداشتم دو تا برگه را که میشد بدهم قلی ببرد بالا برداشتم خودم بردم بالا پیش آرمان. از بسکه حوصله نداشتم هم محتویاتش را که قرار بود وارد کنم توی فرمها انداختم گردن خودش. بعد هی درمورد پروژهها و طرحها الکی حرف زدم. بعد که حرف کاری تمام شد کمی هم حرف غیرکاری زدم. حتا کمی هم گمانم حرف خاله زنکی زدم. خلاصه هوا تاریک شد و پاشدم که بروم. یعنی فکر کردم که پاشوم بروم خانه اصلاً این کار کردن نشد. بعد رفتم توی آسانسور و دو طبقه آمدم پایین. در آسانسور که باز شد یکهو دیدم عجب دنیا قشنگ است. برج میلاد را بگو چه برق میزند. شرکت چقدر دم غروبی خوشگل شده. نه صدای تلفن زارع میآید نه پچ پچ جوکار نه داد و بیداد محمدی و قاسمی. نه حتا تلفن خودم و سارا و مدیر. چه سکوت دلنشینی. رفتم نشستم سر یکی از آن کارهای کشویی. شیب خط مماس در ناحیهی مثبت سینوس جان دقیقاً در ساعت ۵ روز شنبه صفر شد. وانگهی گفتم یک بخشهایی از کتف و گردنم بدجوری آژیر میکشد. دو ساعتی که گذشت یکهو دیدم گردنم دارد جیغ میکشد. خواستم فایل را ببندم دیدم ای بابا رشتهی کار که تا فردا میگسلد. آمدم به تایپ کردن ادامه بدهم کتفم سوخت. آمدم روی این کارت جینگیلی ام بنویسم کجای کار بودم، به جایش نوشتم برو خانه. یک چیزی احتمالاً از اعماق ستون فقرات نوشت! بی اراده. بلند شدم آمدم خانه. کارت را گذاشتهام روی پایهی مانیتور. ناراحتم. وقتی کار میکنم و فقط به کار فکر میکنم خوشحالم اما ستون فقراتم نمیگذارد.کتفم بدجوری درد میکند. انگیزهام از آنهم بدتر. دکتر کتف و گردن و شانه سراغ ندارید؟
نویسنده: خانم میم
من این نوشته زیبا را با اجازه نویسندهاش، در اینجا منتشر کردهام، چون می دانم وضعیتی که ایشان به زیبایی شرح داده اند، وضعیت تعداد زیادی از شماست. مطمئن هستم خیلی از شما، دوست دارید پاسخ سؤالات خانم میم را بدانید. من هم کاملاً این شرایط را درک میکنم چون تا سال 1388، با همه این مشکلات و سؤالات دست به گربیان بودم. اجازه بدهید سؤالات و مشکلات خانم میم را طبقه بندی کنم:
حالا یکی یکی به این سؤالات پاسخ میدهم:
- 1-چرا گاهی اوقات خیلی سرحال و پرانرژی هستم و بهره وری ام به سقف میرسد، بعد مدتی بشدت کم انرژی و کم کار میشوم و احساس میکنم نمیتوانم انگشتم را تکان بدهم؟
خانم میم به زیبایی نوشته است: من یک آدمی هستم که خوی کار کردنم سینوسی است. در واقع به جز افراد خیلی موفق گمان میکنم خوی کار کردن بقیهی افراد جهان سینوسی باشد. این یعنی در یک روزهایی یا دورههایی خودشان را از برای کار خفه میکنند. در یک دورههایی هیچ چیز به هیچ جایشان نیست.
در واقع ریتم کار کردن همه آدمها سینوسی است. ما روبوت و ماشین نیستیم که به صورت پلاتو (خط مستقیم) همیشه کارآیی و بهره وری یکسان داشته باشیم. باید غذای کافی بخوریم و آب کافی بیاشامیم، آن هم در فاصلههای زمانی مشخص و معین که بهره وری مان کاهش پیدا نکند. باید به اندازه کافی استراحت کنیم تا آمپر نچسبانیم. ما باید شبها هشت ساعت بخوابیم تا شارژ شویم. باید بخوبی از جسممان مراقبت کنیم تا با ما راه بیاید و وسط جاده زندگی قالمان نگذارد. باید از مغزمان به شکلی عالی مراقبت کنیم تا بتوانیم عالی و خلاقانه کار کنیم. اگر شما ماشین بنز آخرین مدل داشته باشید، آیا این بنز گرانبها میتواند بدون بنزین راه برود؟ آیا با لاستیکهای پنچر میتواند حرکت کند؟ آیا درست است روغن موتور و روغن ترمز و آب رادیاتور آن را کنترل نکنیم و با ماشین بزنیم به جاده؟ اصلاً آیا درست است با ماشین مثل دسته گلمان در در جادهای سنگلاخی رانندگی کنیم؟
افراد موفق، هم یک آدمی هستند مثل من و شما. فرشته و برتر از انسان نیستند. آنها هم نیازهای بشری دارند. آنها هم ریتم سینوسی دارند، ولی آنچه افراد موفق را از سایر افراد جدا میکند، به حداقل رساندن ریتم سینوسی با شارژ کردن مدام خودشان است. شما حواستان هست چقدر از شارژ موبایلتان باقی مانده است و به موقع آن را شارژ میکنید و انتظار ندارید موبایلتان بدون شارژ کار کند. پس چرا انتظار دارید خودتان بدون شارژ شدن، بخوبی کار کنید؟ علت این که خانم میم و بسیار از شما و خود من (البته در گذشته) چند روز بشدت کار میکنیم و بعد چند روز دست و پایمان را دراز میکنیم و به حالت مرگ می افتیم، این است که باتریهای خود را شارژ نمیکنیم.
یک موبایل در مقایسه با ما وسیلهای بسیار سادهای است. به همین دلیل اگر ما موبایل را با سیم شارژر به برق متصل و چند ساعت صبر کنیم، موبایل شارژ میشود. اما شارژ ما به این سادگی نیست. ساده هست ها، ولی یک مرحلهای نیست و تک بعدی نیست. ما باید جنبههای مختلف وجودمان را شارژ کنیم. در واقع بالا بردن و بالا نگه داشتن کارآیی و بهره وری ما آموزش سادهای دارد و برای همه آدمها قابل فهم و قابل اجراست، ولی متاسفانه اکثریت افراد در این مورد آموزش ندیده اند. وقتی شما یاد بگیرید چگونه از همه جنبههای وجودیتان بخوبی مراقبت کنید، همیشه شاداب و پرانرژی خواهید بود.
- 2-آیا من مبتلا به اختلال دوقطبی هستم؟
خیر! اختلال دو قطبی، اختلال شدید روانی است و تشخیص آن خیلی ساده است. معمولاً افرادی که در اوج حمله بیماری قرار دارند یا وسط شهر برهنه میشوند و میرقصند (فاز مانیا) و یا در رختخواب بستری شده، هفتهها حمام نمیروند و گریه میکنند (فاز افسردگی). بعلاوه شخصی که دچار اختلال دوقطبی است به بیماری خود اشراف ندارد، یعنی از خود نمیپرسد آیا من دچار اختلال دوقطبی هستم یا خیر. بلکه معتقد است با امام زمان، فرشتهها و زبانم لال، خود خدا در ارتباط مستقیم است و به همین دلیل کارهای دور از عقل انجام میدهد. شما اختلال دو قطبی ندارید، ولی چون از خودتان بخوبی مراقبت نمیکنید، شارژ وجودتان ته میکشد. وقتی بالاجبار مدتی استراحت کردید، دوباره شارژ میشوید و میدوید و میدوید و باز هم میدوید تا شارژتان ته بکشد.
- 3-چرا گردن و شانهام بشدت درد میکند؟
علت درد گردن وشانه، اسپاسم عضلات، آرتروز مفاصل و چند علت ناشایع دیگر است. شایعترین دلیل درد گردن وشانه، اسپاسم مزمن و طولانی مدت عضلات است. اسپاسم مزمن و طولانی مدت عضلات شانه و گردن نشان میدهد شما به مدت طولانی خشم را در خود تلنبار کردهاید. ممکن است هراز گاهی مثل آتشفشان منفجر شوید و گدازه های تان را به اطراف پر و پخش کنید. ممکن است منفجر نشوید و کم کم خموده و افسرده شوید. خشم یک احساس طبیعی است، ولی باید به صورت سالم تخلیه شود. اگر مدیریت خشم را ندانیم یا فکر کنیم مدیریت خشم یعنی قورت دادن خشم، دو سرنوشت در انتظار ما خواهد بود: افسردگی یا پرخاشگری. خواهش میکنم انجام تمرینات خداحافظ خشم را جدی بگیرید. با تمرینات خداحافظ خشم شما یاد میگیرید، خشم خود را به شکلی سالم تخلیه کنید و آن را در وجودتان انباشته نکنید. این تمرینات موثرترین و کاملترین آموزش مدیریت خشم به زبان فارسی است. مدیریت خشم را یاد بگیرید تا به سلامتی تان آسیب نزنید.
و بالاخره میرسیم به شاه سؤال اصلی:
- 4-چگونه همیشه شاداب و پرانرژی باشم؟
شما در محصول آموزشی شادابی پایدار یا چگونه همیشه شاداب و پرانرژی باشید؟ تمام رموز شادابی را میآموزید. گام به گام و به زبان ساده. شما میتوانید یاد بگیرید مثل افراد موفق از خود مراقبت کنید و همیشه شاداب باشید. کارایی بالایی داشته باشید. پرانرژی باشید و دیگر جمله "اصلاً انرژی ندارم!" به زبانتان جاری نشود.
اگر هنوز شادابی پایدار را تهیه نکرده اید، پیشنهاد می کنم عجله کنید، زیرا حیف عمر عزیز شماست که با بی حوصلگی و کمبود انرژی تلف شود:
شادابی پایدار