مهارت‌های زندگی

مهارت‌های زندگی

برای خانم‌های تحصیل‌کرده

مربی رشد فردی

دکتر آناهیتا چشمه علایی

راهنما


برای باز شدن صفحات بصورت همزمان

کلید ctrl   را پایین نگه داشته

سپس روی لینک کلیک کنید!

ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه
الفبای زناشویی
1390/08/20 00:00

قوانین ارتباطی من و همسرم

در پست پادری نوشتم که پیشترها در رابطه با مردان رفتار نادرستی داشتم و آنها اجازه می دادم با من مثل یک موجود بی ارزش رفتار کنند.

 

در رابطه با همسرم قواعدی تازه وضع کرده ام. هر چند وقت یکبار این قواعد را می خوانم تا فراموشم نشود. خیال ندارم دوباره فرش زیر پای کسی شوم. می دانم شرط اول داشتن یک رابطه خوب، این است که خود را دوست داشته باشم، به خود احترام بگذارم و خود را ارزشمند بدانم. وگرنه کسی برایم تره هم خرد نخواهد کرد. وقتی من برای خودم ارزشی قائل نباشم، چرا دیگری باید مرا ارزشمند بداند؟

 

قوانین من در رابطه با همسرم

 

  • خودم را دوست دارم.
  • به خودم اهمیت می دهم.
  • می دانم که من مسئول شادی و خوشبختی خود هستم. اگر من به شادی و سلامتی خودم اهمیت ندهم، هیچ کس دیگر هم اهمیت نخواهد داد.
  • اهداف شخصی خود را دارم. هر روز در جهت رسیدن به آنها گام برمی دارم.
  • هر روز کاری را برای دل خودم و برای شاد کردن خودم انجام می دهم.
  • به ظرفیت جسمانی خود توجه دارم. بیش از توان خود به همسرم یا پسرش سرویس نمی دهم. قبل از خسته شدن و غرغر کردن، متوقف می شوم و کمک می خواهم.
  • تا از من کمک خواسته نشود، قهرمانانه وارد صحنه نمی شوم!
  • تا از من سوال نشود، راهکار ارائه نمی دهم.
  • وقتی می خواهم غر بزنم، متوقف می شوم.
  • وقتی می خواهم ایراد بگیرم، متوقف می شوم.
  • وقتی می خواهم نق بزنم، متوقف می شوم.
  • به خاطر دارم که فقط قادرم افکار و رفتار خودم را کنترل کنم.
  • هر روز می خندم و شاد هستم. می دانم وقتی خوشحالم، آسان گیر تر هستم و زندگی ساده تر می شود.
  • هرگاه احساس منفی ای داشته باشم، ابتدا ساعتی با خود خلوت می کنم و آن را تجزیه و تحلیل می کنم. اگر تصمیم گرفتم در مورد آن صحبت کنم، با صراحت حرف می زنم و درخواست خود را می گویم.
  • خواسته های خود را محترم و مهم می دانم. خواسته های خود را با قاطعیت درخواست می کنم.
  • خود را شایسته آن می دانم که خواسته هایم شنیده و برآورده شود.
  • اگر همسرم رفتاری کرد که نمی پسندم، تحمل نمی کنم و درجا اعتراض می کنم.
  • جلوی بدخلقی و بی احترامی مثل کوه می ایستم و از همسرم انتظار دارم با احترام و ادب کامل با من رفتار کند.
  • می خواهم با من مثل زنی بالغ رفتار شود. پس مثل یک زن بالغ و جذاب رفتار می کنم و ادای کودکان وابسته و لوس را در نمی آورم.
  • می دانم مظلوم نمایی، زار زدن و متهم کردن، رفتارهای کودکانه هستند. این رفتارها پرهیز می کنم.
  • هرگاه متوجه می شوم بدون این که از من خواسته شده باشد، در حال راهنمایی و نصیحت همسرم هستم، توقف کرده، نفس عمیقی می کشم. اجازه می دهم خودش مسائلش را حل کند. او پسربچه نیست. مردی بالغ است که بخوبی از عهده کارها و مسئولیتهایش برمی آید.
  • بجای راهنمایی، با او همدلی می کنم. می دانم همدلی کردن، موثر ترین ابزار صمیمیت است.
  • من اننتخاب کرده ام در زندگی زناشویی ام باقی بمانم. اگر روزی علیرغم تلاش من برای تعادل و شادی در زناشویی، این مهم حاصل نشد، خواهم رفت. زیرا من راننده قطار زندگی خود هستم و مسئول خوشبختی خود.

 

توصیه می کنم شما هم این قوانین را رعایت کنید و پیشنهاد می کنم در دوره آنلاین زندگی مثل عسل شرکت کنید.

 

زندگی مثل عسل

 

رازهای شوهرداری موفق برای خانم های شاغل

نظرات

نظر شما
نام :
پست الکترونیکی :
وب سایت :
متن :

تصویر :

دخترک پاییز

خب این پست ها متعلق به متاهل هاست و ما قاعدتاً باید فقط خواننده خاموش با چشمهای باز و آگاه باشیم اما این جمله، متاهل و مجرد نمیشناسه: "من راننده قطار زندگی خود هستم و مسئول خوشبختی خود"... ممنون به خاطر یادآوریش...

پاسخ
سولماز

سلام. من منتظر یه همچین مطلبی بودم. واقعا ممنون خیلی استفاده کردم. فقط یه سوال دارم.مجردا این قوانینو برای کسی که باهاش آشنا میشن هم میتونن بکار ببرن؟یا حتی با همه ؟ چون به نظرم این رفتارا میتونه عمومی باشه.

پاسخ
مارال

بسيار عالي و كاربردي بود.ممنون

پاسخ
مارال

ميدونين اكثر زنان و دختران زمان ما حتي تحصيل كرده و اجتماعي اين قوانين رو نمي دونن و هنوز هم به صورت سنتي خود رو مسئول سرويس دادن و فرد دوم بودن خونه ميدونن.هيچ حقي براي خود و خواسته هاشون قايل نيستن و من بسيار زجر ميكشم از ديدن اين چيزا.چون وقتي ما زنها براي خودمون ارزش قايل نشيم چه توقعي از مرد هست.بسياري از دوستان من اعتقاد دارند كه اين كار سازگاري هست و براي جلو گيري از دعوا بايد هميشه سنگ زيرين آسياب باشن وگرنه نميشه زندگي كرد.واقعا مرز اين كوتاه اومدنها كجاست؟آيا مرد ميتونه زني رو از ديدن و رفت و آمد با دوستاش منع كنه يا دم به دقيقه زنگ بزنه كه كجايي و دايم غر بزنه.چطور اين تفكر مايملك بودن زن رو از ذهن مردان پاك كنيم؟چرا زنان هميشه به دنبال پيشرفت و يادگيري هستند اما مردان با شيوه سنتي و قديمي بيشتر حال مي كنند؟

پاسخ
ژالین

عااالی بود...گیسی جون من و همسرم الان 2 سالی هست ازدواج کردیمواما همشه مثل یه بچه منو لوس کرده و با الفاظ خاصی همدیگه رو صدا میزنیم و اکثر اوقات با لحن بچه گانه باهم حرف میزنیم!!! چندباری احساس کردم ممکنه رفتار بچگانم به رابطمون صدمه بزنه.باهاش مطرح کردم و ازش خواستم اگه دوس داره دیگه مثل آدم بزرگا باشم.اما قبول نکرده!!! میخواستم بدونم بنظرت ایرادی داره؟مخصوصاً اون موردی که نوشتی مثل آدم بالغ باهاش باشم!

پاسخ
yagish

خانم دکتر بسیار کلی نوشته اید زیرا تمام این موارد برای شما حل شده و در ذهنتان تبدیل به الگو شده است ولی برای انتقال این موارد توضیح مصداقی می تواند بسیار کمک کننده باشد. ممنون از وقتی که صرف می کنید

پاسخ
سارا

قوانین خوبیه کاربردی هم هست آیا یکی مثل من که خیلی منظم و قانون پذیر نیست و به اون روش پادری بودن عادت کرده می تونه به این قوانین پایبند باشه؟ جواب : باید باشه و به تدریج میشه .. مگه نه؟

پاسخ
سهيلا

عالي بود كاش همه زنا به اين حرفا عمل ميكردن

پاسخ
heti

اینو باید پرینت بگیرم بزارم تو کیفم همیشه بخونم .خواستم بزنم در یخچال ولی اینجوری همسر هم می خونه .

پاسخ
katayoon
http://pushana.ir

بخونه که خوبه! وقتی متاهل شدم همچین چیزی می نویسم و میذارم اونم بخونه. به نظرم بیشتراش توی زنردگی مجردا هم باشه خوبه

پاسخ
سمانه

excelent

پاسخ
دختر خاك

من هم در زندگي آينده ام از تجربه شما استفاده ميكنم

پاسخ
دوست جدید 91

گیس گلابتون عزیز.....تک تک قوانینی که نوشتی را مثل نوشته های قبلت به خاطرم می سپارم و عمل می کنم.......دلم می خواد هر چه زودتر با خبرهای خوب شادت کنم.

پاسخ
ترنم

تا از من کمک خواسته نشود قهرمانانه جلو نخواهم رفت... روزی 100 بار می نویسم و با صدای بلند می خوانمش....

پاسخ
vahideh

سلام، مطلب بسیار به جایی رو مطرح کردید. من ازدواج نکرده ام، ولی زمانی من هم تصور می کردم اگر در سرویس دادن به همسر آینده و یا اطرافیان پیش قدم باشم و برخلاف احساس درونی ام به تمام خواسته های آنها جواب مثبت بدهم، انسانی اخلاقی، خوب و موفق خواهم بود. بعدها متوجه شدم اینکار اگرچه باعث جلب رضایت دیگران می شود ولی روز به روز مرا ناراضی تر می سازد. من با خود و دیگران صادق نبودم و آنها تنها ظاهر قشنگی از رفتار مرا دیدند. مدتها طول کشید تا بفهمم صداقت در رفتار و کردار باعث احساس رضایت و آرامش در درون و حس تحسین در دیگران می شود.

پاسخ
katayoon
http://pushana.ir

چیزی که که من در زندگی دیگران دیدم گاهی باعث جلب رضایت دیگران هم نشده بلکه اگه اون کارو نکنی یا اونجوری که اونامی خوان نباشه تازه ایراد هم می گیرن یاانتظار دارن همواره سرویس بدی

پاسخ
نرگس

عالی بود باید یک بازنگری در نحوه رفتارم بکنم

پاسخ
مریم

خیلی قوانین خوبی هستش ، آیا قبل از ازدواج هم کاربرد داره ؟

پاسخ
بیتا

من نوشته هاتونو دوس دارم

پاسخ
سارا

سلام خواستم بگم قانون هات برای رابطه با غیر همسر هم مفیده و به درد بخور متشکرم

پاسخ
هستي

سلام گيس گلابتون عزيزم.....خدا بهت خير بدهد هرروز بيشتر از ديروز...كه اينقدر سخاوتمندانه تجربياتت را در اختيار همه قرار ميدهي...دوست دارم

پاسخ
فرشته

سلام کیسوجان یه سری گفتم من هیچ عدف هیجان انگیزی ندارم جز یه ارتباط خوب و سرشار از انرژی و شادی با همسرم.من دوست دارم با همسرم شاد باشم و تمام م وغمم این هست وقتی با همسرم رابطه ام خوب هست شادم و وقتی نیست غمگینم چطور وقتی رابطه ام خوب نیست شاد باشم . من میخوام همسرم من رو دوست داشته باشه یه رابطه عاشقانه . این فقط در کتابها بوده واقعی نیست ؟ وقتی همسرم عصبانی میشه و بد خلقی میکنه من که مثل کوه وایستم که اوضاع بدتر میشه ؟

پاسخ
بارانrf

عالی بود اگه هر کسی این قواعد رو به کار بگیره خیلی از مشکلات کم می شه

پاسخ
حوری

خیلی کامل و مفید بود مرسی .

پاسخ
هانی شف

خیلی مفید بود..کاش بتونم اجرا کنم

پاسخ
هستی

دستت دردنکنه عزیزم حتما تو زندگی وازدواجم مد نظر قرارمیدم چون حرفات یه دنیا میارزه میدونی خیلی خاطرت برام عزیزه گل سرخ ... لطفا برام دعای ویزه کن محتاجم.

پاسخ
Gerrilyn

The ability to think like that shows you're an epxret

پاسخ
مینا گلی

بهترین حرفای دنیا. ارزو می کنم بتونم ایییینقدر متعادل باشیم. امین. با تمرین می شه.

پاسخ
گونش

گیسو جان سلام ممنون از اینکه همراه ما خانما هستی
من در مورد اون بندی که نوشتی رفتار ناپسند همسرم را تحمل نمی کنم بلکه اعتراض میکنم مشکل دارم
همیشه وقتی اعتراض کردم شرایط بحرانی به وجود اومده و بهم گفته اگه من به حال خودم باشم بهترین رفتارو میکنم !!!
چند وقته اوضاع زندگیم بدتر از قبل شده جدیدا با این سایت خوب شما اشنا شدم ولی از بس جو متشنج هست هنوز نتونستم تمریناتو شروع کنم
من شهرستان هستم ولی به یه مشاور نیاز دارم جدا
ولی بحث پیدا کردن یه مشاور خوب وکاربلد ودر کنار اون هزینه ش برام مطرحه
نمیدونم چیکار کنم ایام خوبی نداریم خیلییییییی سختمه

پاسخ
zhaleh

هرچند به ظاهر مربوط به متاهل هاست اما قواعدی دوست داشتنی است ممنون گیس گلابتون

پاسخ
Mehrnaz92

سلام
عناوین مطالبتون خیلی جذابه...و معلومه براشون زحمت کشیدید و روشون فکر کردید
اما من نمی تونم به حرفاتون اعتماد کنم.چرا باید بکنم؟شما روان شناس نیستید!پزشک هستید!
هر کس باید در حیطه تخصصی خودش وارد بشه.من رشته ام حقوقه طبیعتا نمیتونم توی رشته شما دخالت کنم!

پاسخ
گیس گلابتون

مهرناز جون
ممنونم که نظرت را نوشتی. ممنونم که اینقدر به این موضوع اهمیت دادی که با صراحت حرف دلت را زدی.
به نظرم سوالت چند بخش دارد:
1- من پزشک هستم
2- روانشناس نیستم
3- فقط یک روانشناس حق دارد در مورد خوشبختی و موفقیت در زندگی زناشویی بنویسد
4- چون شما حقوق خوانده ای، نباید در مورد سلامتی بنویسی
5- نمی توانی به من اعتماد کنی.

دانه به دانه جواب می دهم:
1- من پزشک هستم، ولی این کتاب را از دید یک زن نوشته ام، نه یک پزشک
2-3- چه کسی گفته فقط روانشناسان حق دارند در مورد خوشخبتی و موفقیت بنویسند؟ در سراسر دنیا ،اساتید موفقیت و خوشیختی، روانشناس نیستند. می خواهی اسم ببرم؟
دیل کارنگی، دیپاک چوپرا، لوییز هی، آنتونی رابینز، جک کنفیلد، برایان تریسی. در ایران افرادی مثل آقای حورایی و آقای معظمی روانپزشک نیستند و زندگی میلیونهاا انسان را به طرزی شگفت آور تغییر داده اند.
4- گل من اگر بر بیماری صعب العلاجی فایق آمده ای، خواهش می کنم برای ما بنویس. چون من یک زندگی بسیار دشوار و پر از مسئله را به شادی رسانده ام. و بابت این مطلب به خودم افتخار می کنم.
5- چرا نمی توانی اعتماد کنی؟ در بدترین شرایط من مشتی اراجیف نوشته ام. تو در پایان دوره پولت را پس بگیر. چرا اعتماد کردن به یک کار کاملا بدون خطر، برایت دشوار است؟ آیا درس اصلی زندگی تو که باید یاد بگیری، "اعتماد کردن" است؟

پاسخ
طراوت

سلام استاد عزیزم.
من توی این مطلب تناقض میبینم.نه اینکه شما اشتباه گفته باشی...
من منظورتونو نمیفهمم.
مثلا وقتی می خواهم ایراد بگیرم متوقف می شوم.
با این جمله " اگر همسرم رفتاری کرد که نمیپسندم تحمل نمیکنم و درجا اعتراض می کنم"
تفاوت ایراد گرفتن و اعتراض کردن در چیه که یکی رو باید انجام داد و دیگری رو خیر.
اولین تمرین زندگی مثل عسل عدم مخالفت کردنه...
من خیلی گیج شدم.گاهی سکوت می کنم و میگم مخالفت نکن.. گاهی هم میگم من نباید فرش زیر پا باشم ....
کاش بتونیم موقعیت ها رو درست درک کنیم و عکس العمل مناسب نشون بدیم

پاسخ
گیس گلابتون

مسلما گاهی لازم است سکوت کنی و گاهی حرف بزنی. خردمند کسی است که زمان حرف زدن و سکوت کردن را می داند و بیخرد کسی است که وقتی باید سکوت کند، حرف می زند و وقتی باید حرف بزند، آن را قورت میدهد.
اجازه بده درسهای زندگی مثل عسل پیش برود تا کم کم به موضوع مسلط بشویم.
اجازه میدی؟

پاسخ
طراوت

بله!!!
چشم استاد. من دقیقا از همون آدم های بی خرد بودم!!!!
اما با انجام تمرینات قبلی خیلی خیلی بهتر شدم و الان با تمرینات جدید دارم تثبیت می شوم ولی در ابتدای راه هستم توانسته ام جلوی تشنج در خانه را بگیرم ولی در برآورده شدن خواسته هایم چندان موفق نیستم...
در نمایشگاه می بینمتانچشمک

پاسخ
گیس گلابتون

من نمی شناسمت طراوت جون. ولی فکر می کنم باید روی اعتماد به نفست کار کنی. حالا حضوری بهتر می تونم راهنمایی ات کنم. خوشحالم که در نمایشگاه تو را خواهم دید:)

پاسخ
ازیتا123

بسیار از مطالب زیبا وقوانین پر فایده ای که بیان کرده اید لذت برده ام و سعی میکنم در زندگیم بکار گیرم من همیشه قربانی محبت بی حدو اندازه ای که برای خانواده و اطرافیانم بوده ام امیدوارم تحول جدیدی در زندگیم ایجاد نمایم

پاسخ
Rooj_na

سلام خانم دکتر
من خانمی 26ساله هستم که دانشجوی ارشد هستم.همسرم هم دانشجوی دکترا.4ماهه که عروسی کردم.علی رغم علاقه ی شدیدی که داشتیم با مشکلات زیادی مواجه شدیم.بارها از ازدواجم پشیمان شدم و حتی به طلاق فکر کردم.ولی آخرین بار یعنی تقریبا یک هفته پیش متوجه شدم واقعا فاشق همسرم هستم و زندگی بدون اون برام مشکل هست.ولی قبلش فکر میکردم که بدون اون راحت میتوتم زندگی کنم.
به خاطر بی تجربگی های زیادی مشکلات زیادی را به وجود آوردم.و خانواده ی همسرم رو از خودم به شدت دلخور کردم.مادرشوهرم خانمی تحصیلکرده و آگاه هستند.اما علی رغم اینکه اوایل باهم خیلی خوب بودیم مشکلاتی بین ما به وجود آمد.بهرحال من شاید به دلیل بی تجربگی مقصر بودم.ولی نمی توان گفت که آنها نیز بی تقصیر بودند.
من تصمیم گرفتم همه ی باورهای منفی رو از ذهنم بریزم دور.و برای زندگیم تلاش کنم و با خانواده همسرم رابطه ی خوبی برقرار کنم.
از یه طرف میخواهم به عنوان یک زن به پیشرفتم ادامه بدم و بعد ازدواج برای اهدافم نیز تلاش کنم.از یک طرف رابطه ی خوب و محکمی با همسرم داشته باشم و بی اعتمادی هایی که به وجود آمده رو درست کنم. و از یک طرف رابطه ی خوبی با خانواده ی همسرم برقرار کنم.
یک مشکل عمده ای که دارم این است که وقتی ناراحتم نمی توانم ناراحتیم را بروز دهم و در خودم میریزم و بعد یکهو سرریز میکنم.میخواهم به صورت جرات مندانه و مودبانه خواسته هایم را بیان کنم و مثل پادری با من برخورد نشود.
با توجه به این توضیحات شما پیشنهاد می کنید کدام یک لز محصولات شمارو خریداری کنم؟
زندگی مثل عسل یا بهترین سال زندگی؟
خیلی ممنون میشم اگر پاسخ بدید

پاسخ
گیس گلابتون

متشکرم. خداحافظ خشم و زندگی مثل عسل. هر دو را همزمان تهیه کنید.
خداحافظ خشم شش جلسه است که میشه آن را شش هفته طول داد یا یک نصف روز را صرف تکمیل آن کرد. پیشنهاد می کنم در یک نصفه روز تمرینات خداحافظ خشم را انجام بدهید، سپس تمرینات زندگی مثل عسل را آغاز کنید و در کنار آن مدام تمرینات خداحافظ خشم را تکرار کنید. انشاالله 21 هفته آینده زندگی زناشویی شما بکلی متحول شده است.

پاسخ
gol.11

ممنونم خانم دکتر
من چون درحال حاضر دانشجو هستم امکان تهیه هردو را ندارم.برای همین فعلا زندگی مثل عسل را تهیه کردم و تصمیم گرفتم فعلا کتاب اینقدر عصبانی نباش را مطالعه کنم.در فرصت مناسب خداحافظ خشم راهم تهیه میکنم.
خانم دکتر واقعا اگر از خریدمون راضی نبودیم میتونیم انصراف بدیم؟
راستی من الان بسته رو خریداری کردم.از فردا واسم ایمیل میرسه؟

پاسخ
گیس گلابتون

بله. می توانید انصراف بدهید. و ایمیل ظرف 24 ساعت اراسال می شود. کتاب اینقدر عصبانی نباش کتاب خوبی است ولی مشکل شما را برطرف نخواهد کرد. البته تصمیم با شماست و شما صاحب اختیار هستید. منتظر خبرهای خوب شما هستم

پاسخ
gol.11

سپاس از وقتی که برای پاسخ دهی گذاشتید.

پاسخ
سارانگ1

گیس گلابتون عزیزم
من مطلب شما را خواندم، ممنونم از شما... برای من که الان متاهل هستم این قوانین معانی خیلی عمیق و کاربردی دارد.
سوالی داشتم:
- من نیمچه طبع طنزی دارم، معمولا در خانه اَدای وقایع روز را در می آورم، ادای مغازه دار، راننده تاکسی، گربه همسایه، همکاران، خودم، همسرم و چهارتا رویش می گذارم و نمایشی اجرا میکنم، این رفتار را با خانواده خودم و خواهرزاده هایم هم دارم. برای خودم جذاب است و بسیار لذت می برم، طوری که خودم به خواهرزاده هایم و یا همسرم می گویم: حاضری نمایش فلان ماجرا را بازی کنیم؟ اما چون همسرم خیلی میخندد و برایش جذاب است؛ جلوی او اعتماد به نفسم بالاتر است.
- از طرفی در مقاله پادری دریافتم که من هم معمولا در روابط گذشته ام میخواسته ام همیشه جذاب و سرگرم کننده باشم؛ بنابراین اکنون نگرانم که این رفتار پس مانده های همان کارهای قدیمی است.
و اما سوال من: آیا این رفتارها درست است؟ آیا اصلا همسران این کارها را می کنند؟ خوب آدم توی بازی و نمایش همیشه که بالغ و جذاب نیست (گرچه نمایش دقیقا با بخش منطقی و هوشمند ذهن من ساخته می شود). کجا حواسم به خودم باشد که بفهمم میخواهم همیشه سرگرم کننده و دلپذیر باشم؟

پاسخ
گیس گلابتون

ممنونم. شما براستی جذاب هستید و اگر بخواهید می توانید بخوبی آدمها را سرگرم کنید. چه اشکالی دارد با هم بخندید و خوش باشید؟ هرچه بیشتر با هم خوش بگذرانید، روابط شما صمیمی تر و مستحکمتر می شود. شوخ طبعی شما را به پادری تبدیل نمی کند. لازم نیست همیشه هوشمند و منطقی باشید. هیچ آدمی همیشه هوشمند و منطقی نیست. خودتان باشید و این بهترین رویکرد است.

پاسخ
سارانگ1

ممنونم و ممنونم از نکته طلایی که گوشزد کردید: «خودتان باشید»

پاسخ
ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه