یک) چرا تجربه‌های خودم به عنوان یک مادر ناتنی را با شما سهیم می شوم؟

به نظر من هم مادر ناتنی بودن خیلی سخته!مخصوصا اگه بچه نوجوان باشه. چون یک حس بلاتکلیف دو نفره بین مادر و فرزند ناتنی به وجود میاد.
البته این فرهنگ که مادران ناتنی بدجنس هستند مربوط به غربی هاست! همه ی فیلم ها و داستانهایی که گفتید غربی بودند من نمونه ی ایرانی از بد بودن مادران ناتنی سراغ ندارم!!

سلام گیس گلابتون جان کجا تشریف داری آخه هرچی از شما مهربانم طلب راهنمایی واستمداد می کنم پاسخی دریافت نمیکنم.

سلام صبح قشنگت بخیر وشادی. گیسو جان پاسخ سوالم رو ندیدم که بخونم به کدوم بخش مراجعه کنم.قشنگم ای کاش میشد یه بحث کلی طرح بشه یه گروه تشکیل بدیم مثل گروههایی که تو واتس ولاین تشکیل میدن تحت عنوان مادران ناتنی وباهم تبادل نظر کنیم.[گل]

سلام گیسوی مهربون ازاینکه باشما وسایتتون آشناشدم خیلی ازخدامتشکرم اولین باره میبینم که یکی انقدر خالصانه وبدون هیچ چشم داشتی به همنوعاش کمک فکری میده برات آرزوی سلامت وموفقیت دارم هرروز ازاینکه این بخش رو راه اندازی کردی متشکرم دراولین فرصت بابت این موضوع مزاحمت میشم اگه وقت داشته باشی که بتونم یه مشاوره درست ازتون بگیرم چون اکثرمشاوره های خوب مامردهستن وخیلی چیزاروتجربه نکردن ولی شماچون خیلی ازمشکلات یه زن رو به خاطرزن بودنتون تجربه کردید خیلی راحت میشه ازکمکتون استفاده کرد روی مثل ماهتو میبوسم عزیزم حتمامزاحمت میشم

سلام دوست عزیزم.من یه زن 32 ساله هستم که با وجود اینکه یک بار ازدواج ناموفق داشتم ولی خواستگارای زیادی به لطف خدا دارم اما همه اونها رو به دلیلی که از ازنظر اخلاقی یا مالی مناسب نمیدونستم جواب کردم حالا یه خواستگار دارم که یه دختر 8 ساله داره جالب اینجاس که شب خواستگاری اومده بود پیشم و سرشو گذاشته بود رو سینم و اصلا ولم نمیکرد و مدام از پدرش تعریف میکرد و از اینکه چقدر پیش پدرش از من تعریف کرده ولی میترسم چون نمیدونم بعدا چی میشه بیشتر احساس میکنم شاید خجالت بکشم پیش دوستاو فامیل که این همه آدمای مختلف بودن بعد تو بخوای له له بچه مردم بشی کمکم کن

سلام
من میخوام با مردی که دو دختر8 و 4ساله داره ازدواج کنم.هنوز بچه ها رو ندیدم.بخاطر آمادگی هایی که پدرشون بهشون داده منتظرن پدرشون ازدواج کنه و دوباره یک زن وارد خونشون بشه چون بچه ها از نبودن یک زن در خونه غذاب میکشن حتی بعضی اوقات با گریه از مادربزرگشون میخوان که شب پیششون بمونه.از طرفی روزهایی که میرن پیش مادرشون (هفته ای یک روز) مادرشون مدام ذهنشون رو خراب میکنه و از پدر و خانواده پدرشون بد میگه.
من خیلی میترسم که نتونم ناملایمتی بچه ها رو تحمل کنم.بچه های خوبی هستن و جز شیطنت های کودکانه رفتار بدی ندارن.
برای آشنایی با بچه ها قراره من به عنوان مربی ورزش دختر بزرگ وارد زندگیش بشم و کم کم نقش یک دوست و همراه رو براش بازی کنم به حدی که خودش به پدرش پیشنهاد بودن با من رو بده.
راهنمایی میخوام که بدونم چه چیزهایی در انتظارمه چون هیچ کس در اطرافم نامادری نیست و من کسی رو ندارم که ازش سوال کنم

سلام ، از مطالب خوبتون متشکرم. من 37 سالمه و مدتیه که با مردی آشنا شدم که یه بچه داره که الان 17 سالشه ، بچه با مادرش کلا زندگی میکنه و این آقا تمام هزینه هاشو پرداخت میکنه ،من واقا نمیدونم ازدواج با مردی که این شرایط رو داره کاره درستیه یا نه ؟ این آقا 15 ساله که از زنش جدا شده و هر هفته پسرش رو یک شب میبره بیرون شام میخورن و گاها دعوا میکنن باهم و با مادره بچه هم در مورد مسایل پسرش فقط صحبت و مشورت میکنه ، من فقط تو این مدت متوجه شدم که پسرش باید هر چیزی که میخاد رو براش بخره که نکنه احساس بچه طلاق بودن بهش دست بده .
الان من واقعا نمیدونم میتونم با این آدم در آینده بخاطر زیاده خواهی های پسرش و دلسوزی پدرش کنار بیا یا خیر ؟
ممنون میشم منو راهنمایی کنید

با سلام و خسته نباشید...

سلام گيس گلابتون عزيزم

خيلي خوشحال شدم كه نظر شما رو ديدم

من اون قسمتها رو حذف نكردم ، فقط رمزي كردم . نميدونم چطور با شما بطور خصوصى مكاتبه كنم و رمز مطالبمو بدم .
در ضمن ميتونين وب لاگ منو با تجربه ى ٥ سال مادر ناتني بودن با يك نوجوان با يك فرهنگ ديگه به مادران ناتني ديگه معرفى كنين .
حاضر به همه جور همكاري هستم .
دوستتون دارم .
ممنون ميشم اطلاعاتى كه خواستمو توى وبلاگم بطور خصوصى كامنت بذارين .