زندگی من مثل همه مردم، مجموعه‌ای از تلخ و شیرین است، ولی من انتخاب کرده‌ام شیرینی‌های زندگی‌ام را با شما سهیم شوم. هرگز خیال ندارم وانمود کنم هیچ مشکلی در زندگی ندارم و یا هیچ عیبی در رفتار و کردارم نیست. من یک آدم معمولی هستم. اگر بتوانم لحظه‌ای در روز، نور شادی و امید را به قلب شما بتابانم، وظیفه‌ام را در این دنیای زیبا انجام داده‌ام. ریختن چرک آب زندگی بر سر خواننده‌ها، کار ناشایستی است. به نظر من نویسنده‌ای هنرمند است که بتواند امید و شادی را به قلب مردم هدیه کند، وگرنه گله و شکایت از زندگی، کار ساده‌ای است.

مهارت‌های زندگی

مهارت‌های زندگی

برای خانم‌های تحصیل‌کرده

مربی رشد فردی

دکتر آناهیتا چشمه علایی

راهنما


برای باز شدن صفحات بصورت همزمان

کلید ctrl   را پایین نگه داشته

سپس روی لینک کلیک کنید!

ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه
دفترچه خاطرات گیس گلابتون
  • کاشان نامه-4

    ساعت هفت صبح بیدار شدم و شروع کردم به نوشتن. تا ساعت نه که آقای شوشو بیدار شود، یک نفس نوشتم. گذاشتم او سیر و پر بخوابد. طفلک دیروز خیلی خسته شده بود. برای صرف صبحانه به سرداب خانه رفتیم. عجب زیباست. من نمی توانم جزییات زیبایی ساختمان های سنتی ایرانی را بازگو کنم. هر دیوار و هر طاقچه انگار جواهری است که با دقت تراشیده شده و گویا تابلوی مینیاتوری است که با ظرافت نقاشی شده است.

  • کاشان نامه-3

    من قبلاً به کاشان آمده بودم، ولی همراه با تور. آن دفعه بیشتر وقتمان در ابیانه و قمصر گذشت. کاشان را دل سیر نگشته بودم. هتل یک نقشه به ما داد، ولی نقشه خوبی نبود. ما در میان کوچه پس کوچه‌های کاشان سرگردان شدیم. چه خوب شد که سرگردان شدیم...

  • کاشان نامه-2

    قرار بود ساعت پنج صبح بیدار شویم. آقای شوشو بقدری برای سفر ذوق زده بود که از ساعت سه صبح بیدار بود و در خانه راه می‌رفت. من گوش‌هایم را پر از پنبه کردم و چشم بندی به چشم گذاشتم و مثل خرس خوابیدم. ساعت پنج صبح از دور صدایی شنیدم:

  • کاشان نامه-1

    میزان غلظت سفر خونم بشدت پایین افتاده و سفرلازم شده بودم. بهترین خاطرات دوران کودکی من در جاده‌های ایران رقم خورده است. وقتی در جاده هستم آدم بزرگ درونم اجازه دارد استراحت کند. آدم بزرگی که همیشه در حال رتق و فتق امور است، از دیگران مراقبت می‌کند، برنامه می‌نویسد، جدول می‌کشد و مدام ساعت نگاه می‌کند.

  • گزارش بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب-4

    زمان به سرعت می‌گذرد. چه موقع ساعت هفت بعدازظهر شد؟ دلم نمی‌خواهد آن محیط پرنشاط فرهنگی را ترک کنم. ولی راهم طولانی است. دم رفتن، آقای علیپور عزیز، صاحب انتشارات نسل نواندیش، پیشنهاد شگفت انگیزی کرد:
  • جمعه شیرین

    بالاخره اولین جمعه دل انگیز امسال ما فرارسید و به پایان آمد: جمعه دوم بهمن ماه
    خدا را شکر. چقدر منتظر رسیدن چنین روزی بودم. در چند پست اخیر نوشتم امسال برای خانواده ما سال دشواری بود. نمی‌دانم آیا توانستم منظورم را بخوبی بیان کنم یا خیر. امسال خیلی خیلی خیلی دشوار بود. وقتی زندگی دشوار باشد، روی همه جوانب آن تأثیر می‌گذارد. برای مثال روی روزهای تعطیل ما تأثیر گذاشته بود. روزهای تعطیل برای من بقدری سخت می‌گذشت که دلم از هرچی تعطیلی است بهم می‌خورد.

  • SPA خانگی، ارزان و بهداشتی!

    سال‌ها طول کشید تا فهمیدم زن بودن چقدر زیبا، کامل و شگفت انگیز است. هرچه می‌گذرد زنانگی در من شکفته تر می‌شود و بیش از بیش از زن بودن لذت می‌برم. روز دوشنبه، روز زن است. Monday= moon day و ماه نماد زن است. من روز دوشنبه را برای تقویت حس زنانه درونم معین کرده‌ام.
  • غافلگیر شدم...

    تک تک محصولات آموزشی گیس گلابتون را اول برای خودم ساخته ام. یعنی در بخشی از زندگی ام بشدت نیازمند راهنمایی بودم. هرچه کتاب می خواندم، کلاس می رفتم و مشاوره می گرفتم، راه به جایی نمی بردم. به همین دلیل خودم دست بکار شدم

    + دانلود رایگان فایل صوتی
  • گیس گلابتون حسابداری یاد می‌گیرد-5

    اولین مطلبی که در حسابداری یاد گرفتم مرا کاملاً شوکه کرد. مهم‌ترین فرمول حسابداری این است :

    دارایی‌ها مساوی است با بدهی‌ها بعلاوه سرمایه
  • گیس گلابتون حسابداری یاد می‌گیرد-4

    سه ماه پاییز را صرف یادگیری حسابداری کردم و بخوبی می‌دانم که هنوز هیچ نمی‌دانم! من فقط مقدمات حسابداری را یاد گرفتم. هنوز نرم افزار حسابداری‌ام را تکمیل نکرده‌ام و عملا هنوز از نرم افزار حسابداری برای نگهداری حساب‌هایم استفاده نکرده‌ام، ولی الان روی تقویم روز خاصی را برای تدارک نرم افزار حسابداری علامت زدم.
Feed
ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه