زندگی من مثل همه مردم، مجموعه‌ای از تلخ و شیرین است، ولی من انتخاب کرده‌ام شیرینی‌های زندگی‌ام را با شما سهیم شوم. هرگز خیال ندارم وانمود کنم هیچ مشکلی در زندگی ندارم و یا هیچ عیبی در رفتار و کردارم نیست. من یک آدم معمولی هستم. اگر بتوانم لحظه‌ای در روز، نور شادی و امید را به قلب شما بتابانم، وظیفه‌ام را در این دنیای زیبا انجام داده‌ام. ریختن چرک آب زندگی بر سر خواننده‌ها، کار ناشایستی است. به نظر من نویسنده‌ای هنرمند است که بتواند امید و شادی را به قلب مردم هدیه کند، وگرنه گله و شکایت از زندگی، کار ساده‌ای است.

مهارت‌های زندگی

مهارت‌های زندگی

برای خانم‌های تحصیل‌کرده

مربی رشد فردی

دکتر آناهیتا چشمه علایی

راهنما


برای باز شدن صفحات بصورت همزمان

کلید ctrl   را پایین نگه داشته

سپس روی لینک کلیک کنید!

ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه
دفترچه خاطرات گیس گلابتون
  • قوانین راهنمایی و رانندگی

    برای هیجده ساله شدن و گواهینامه گرفتن روزشماری می کردم. یادم هست که درست روز 31 خرداد درخواست گواهینامه کردم! البته یک بار در امتحان شهر رد شدم و بار دوم قبول شدم.
  • یلدا مبارک!

    ین پست با چند تا سوال "آیا می دانید" شروع می شود! آیا می دانید که شب یلدا بلندترین شب سال است؟ البته که می دانید! هر بچه ای می داند. آیا می دانید که تقریبا در سراسر دنیا بلندترین شب سال جشن گرفته می شود؟ آیا می دانید این رسم و رسوم شب یلدا از کجا آمده است؟
  • کودک درون شفایافته

    دوشنبه برای خرید وسایل کلاس رفته بودم. با شور وهیجان برای فروشنده توضیح دادم که می خواهم به هرکدام از شاگردهایم یک یادگاری کوچک هدیه بدهم. کوچک باشد، خنده دار باشد، اینطوری باشد، آنطوری باشد. با دقت گوش داد و پرسید: " آنها چند ساله هستند؟" گفتم 40-30 ساله! دهنش باز مانده بود!
  • خاطرات پزشکان

    از کودکی از مطالعه خاطرات پزشکان لذت می بردم. نمی دانم آیا همه مردم این دسته خاطرات را دوست دارند یا در ناصیه من نوشته شده بود که پزشک خواهم شد و به همین دلیل همیشه داستان های همکارانم را دوست داشتم.
  • کاخ سعدآباد

    دوست دارم آخر هفته را در میان طبیعت باشم. اینطوری هم انرژی می گیرم و هم فشارهای هفته را رها می کنم. خدا را شکر که امکان استفاده از خانه پدری در دماوند وجود دارد. ولی هر وقت تهران می مانیم و نمی توانیم به دماوند یا کوهنوردی برویم، جای من کجاست؟ کاخ سعدآباد!
  • گبه

    نمی دانم چند نفر از شما فیلم "گبه" را دیده اید؟ به دنبال اکران این فیلم، خریدن گبه در تهران باب شد و هر کدام از ما گبه ای خریدیم و از زیراندازی نرم و دستباف و ساده لذت بردیم. من اولین بار در این فیلم اسم گبه را شنیدم. داستان فیلم فقط یک گبه آبی زیبا به خاطرم مانده است و منظره دشتی سبز پر شقایق.
  • مکالمه درونی یا نوار کاست قدیمی

    در نظر دارم دوره بعدی کلاس هدف را اسفند ماه برگزار کنم. وقتی از برنامه را مطمئن شدم، خبر خواهم داد. در خیابان بودم که ناگهان این تصمیم را گرفتم و فوری وارد یک لوازم تحریرفروشی بزرگ شدم تا برای شاگردان بعدی، دفترچه بخرم. دیدم نصف مغازه، اسباب بازی است.
  • خبرهای خوب من: )

    چندین و چند خبر خوب درباره خودم:)
  • کتاب، دوست همیشگی من

     معرفی پنج کتاب عالی برای داشتن زندگی عالی
  • ماجراهای گیس گلابتون و خودش و خودش!

    آقای شوشو برای شرکت در نمایشگاه دارویی به دوبی رفته است. پسر هم خانه مادربزرگش مهمان است. من هم به خودم دو روز مرخصی توپ دادم. حالی به حولی! حالا حال و حول من چیست؟!

Feed
ورود به سایت گیس گلابتون
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ثبت نام در سامانه